پارت ۸...
عشق ممنوعه...
جیمین :
احساس میکردم دارم خفه میشم داشتم از خجالت آب میشدم زیر نگاهشون .
جیمین : ام میگم خودمم میتونستم .
تهیونگ : خب که چی 😒
کوک : راستش نظرت زیاد مهم نیست ،
جیمین : چرا اونوقت .
تهیونگ : برای اینکه با دوست پسرم ون بیایم حموم باید اجازه بگیریم؟!
جیمین : چی!
کوک : مگه کری!
جیمین : آخه ... من .. نمیشه .. ینی نمیتونم.
تهیونگ: تا وقتی به حرفمون گوش بدی کسی نمیفهمه کوچولو .
کوک : قول نمیدم 😁
ویو شب :
جیمین :
نشسته بودم و نمیدونستم باید چیکار کنم که کوک صدام کرد برم شام رفتم و نشستم اون طرف میز رو به روی تهکوک که گفتن...
تهیونگ : چرا اونجا نشستی؟
جیمین : خب کجا بشینم پس ؟!
کوک : اینجا
جیمین :
به صندلی وسط خودش و تهیونگ اشاره کرد . میدونستم به هر حال باید برم پس رفتم نشستم بینشون خیلی حس بدی بود داشتم از خجالت آب میشدم . آخه چرا باید ازشون خجالت بکشم؟!
بعد از شام :
تهیونگ : من میرم بیرون یکم خوراکی بخرم بیایم فیلم ببینیم .
کوک : اوک.
تهیونگ : جیمین؟
جیمین : بله؟
تهیونگ : تو چیزی نمیخوای ؟
جیمین : نه ممنون .
تهیونگ : پس خودم برا همتون میخرم 😐 . فعلا ،
جیمین :
نشستم رو مبل و رفتم تو گوشی کوک تو اتاق بود تهیونگ هم بیرون بود . هوف حوصلم سر رفته ، باورم نمیشه از دست اون دو تا راحت شدم .
کوک : حوصلت سر رفته ؟
جیمین: چی؟ خب اره یکم.
کوک :
چند قدم رفتم جلو ...
نظرت چیه یکم سرگرم بشیم ، هوم؟
جیمین : چی؟ سرگرم ؟
کوک : اوهوم.
جیمین : چجوری خب؟
کوک : میدونی بالاخره خیلی اذیتت کردم جوجه باید جبران کنم نه؟
جیمین :
خودمو تو مبل فشار دادم خب نه اشکال نداره گذشته گذشته.
کوک :
دستمو گذاشتم دو طرف سرش و با زانو نشستم دو طرفش .
جیمین : خب حالا که فک میکنم حوصلم سر نرفته .
کوک : ولی برا من سر رفته . میگما لبات خیلی خوشگله .
جیمین : کوک !
کوک : به نظرت خوشمزه هم هست؟ شاید باید امتحان کنم .
جیمین :
خواستم در برم که بازومو گرفت و نشوندم .
کوک : آدم با دوست پسرش اینجوری برخورد نمیکنه .
جیمین : خب آخه الان واقعا حسش نیست ، بعدا .
کوک : ببند .
لباشو بوسیدم که صدای در اومد خوف تهیونگ همیشه بد موقع میای 😐 از روش بلند شدم و رفتم اونور تهیونگ هم اومد کلی خرتو پرت خریده بود فیلم رو گذاشت و چند تا جا انداخت جلوی تلویزیون.
تهیونگ : هوی پاشید بیاید دیگه چرا مثل درخت منو نگاه میکنید.!...
فیلمش وسطاش یکم پورن میشد (۱۸+) شروع شد و من سمت راست خوابیدم و کوک سمت چپ و جیمین هم وسط کامل غرق فیلم شده بودیم که ....
لایک نمیکنی🥺
جیمین :
احساس میکردم دارم خفه میشم داشتم از خجالت آب میشدم زیر نگاهشون .
جیمین : ام میگم خودمم میتونستم .
تهیونگ : خب که چی 😒
کوک : راستش نظرت زیاد مهم نیست ،
جیمین : چرا اونوقت .
تهیونگ : برای اینکه با دوست پسرم ون بیایم حموم باید اجازه بگیریم؟!
جیمین : چی!
کوک : مگه کری!
جیمین : آخه ... من .. نمیشه .. ینی نمیتونم.
تهیونگ: تا وقتی به حرفمون گوش بدی کسی نمیفهمه کوچولو .
کوک : قول نمیدم 😁
ویو شب :
جیمین :
نشسته بودم و نمیدونستم باید چیکار کنم که کوک صدام کرد برم شام رفتم و نشستم اون طرف میز رو به روی تهکوک که گفتن...
تهیونگ : چرا اونجا نشستی؟
جیمین : خب کجا بشینم پس ؟!
کوک : اینجا
جیمین :
به صندلی وسط خودش و تهیونگ اشاره کرد . میدونستم به هر حال باید برم پس رفتم نشستم بینشون خیلی حس بدی بود داشتم از خجالت آب میشدم . آخه چرا باید ازشون خجالت بکشم؟!
بعد از شام :
تهیونگ : من میرم بیرون یکم خوراکی بخرم بیایم فیلم ببینیم .
کوک : اوک.
تهیونگ : جیمین؟
جیمین : بله؟
تهیونگ : تو چیزی نمیخوای ؟
جیمین : نه ممنون .
تهیونگ : پس خودم برا همتون میخرم 😐 . فعلا ،
جیمین :
نشستم رو مبل و رفتم تو گوشی کوک تو اتاق بود تهیونگ هم بیرون بود . هوف حوصلم سر رفته ، باورم نمیشه از دست اون دو تا راحت شدم .
کوک : حوصلت سر رفته ؟
جیمین: چی؟ خب اره یکم.
کوک :
چند قدم رفتم جلو ...
نظرت چیه یکم سرگرم بشیم ، هوم؟
جیمین : چی؟ سرگرم ؟
کوک : اوهوم.
جیمین : چجوری خب؟
کوک : میدونی بالاخره خیلی اذیتت کردم جوجه باید جبران کنم نه؟
جیمین :
خودمو تو مبل فشار دادم خب نه اشکال نداره گذشته گذشته.
کوک :
دستمو گذاشتم دو طرف سرش و با زانو نشستم دو طرفش .
جیمین : خب حالا که فک میکنم حوصلم سر نرفته .
کوک : ولی برا من سر رفته . میگما لبات خیلی خوشگله .
جیمین : کوک !
کوک : به نظرت خوشمزه هم هست؟ شاید باید امتحان کنم .
جیمین :
خواستم در برم که بازومو گرفت و نشوندم .
کوک : آدم با دوست پسرش اینجوری برخورد نمیکنه .
جیمین : خب آخه الان واقعا حسش نیست ، بعدا .
کوک : ببند .
لباشو بوسیدم که صدای در اومد خوف تهیونگ همیشه بد موقع میای 😐 از روش بلند شدم و رفتم اونور تهیونگ هم اومد کلی خرتو پرت خریده بود فیلم رو گذاشت و چند تا جا انداخت جلوی تلویزیون.
تهیونگ : هوی پاشید بیاید دیگه چرا مثل درخت منو نگاه میکنید.!...
فیلمش وسطاش یکم پورن میشد (۱۸+) شروع شد و من سمت راست خوابیدم و کوک سمت چپ و جیمین هم وسط کامل غرق فیلم شده بودیم که ....
لایک نمیکنی🥺
۸.۴k
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.