Part

Part 10
یونا: مرسییییییی سارا بریم بازی؟؟
سارا: با... ته:نه کارش دارم بیا دفترم
سارا:باشه میام یونا تو برو بازیت بکن تا بیام باشه؟
یونا:باشه میرم زود بیایا
( وارد اتاق شدن)
که یکهو ته سارا به دیوار میچسبونتش و ل..بش را م..ی..ب..و..س..ه
ویو سارا: دیدم یکهو به دیوار اتاق چسبیدم و ل.. ب هاش گذاشت روی ل.‌‌ب هام هر چقدر بهش مشت میزدم ولی فایده ای نداشت و بلخره ولم کرد
سارا:اوی آقای محترم چیکار میکنییی حیا داشته باششش
ته: دوستت دارم
(دارم این پارت مینویسم دارم آب میشمم)
سارا:چیییی
ته:میدونی خواستم بهت اعتراف کنم زودتر نشد حالا تو چی من دوست داری؟
سارا:اممم
ته:بهت یک هفته وقت میدم تا فکر هات بکنی و بهم جوابت بدی؟
سارا:باشه
از اتاق رفت و رفت داخل اتاقش در بست و خودش در آینه دید باورش نمیشد ل..بش کبود شده بود پس یک رژ زد تا کبودی کمتر پیدا شه

اینم از پارت ۱۰ تقدیم بهتون
کیا منتظر این پارت بودن؟
شرط ها
کامنت ۱۶
لایک ۲۹
دیدگاه ها (۲۸)

Part 11و به سمت اتاق یونا رفتم یونا:ساراااا چرا انقدر دیر ...

Part 12:تهیونگ:قراره که امروز سارا جواب سوالم بده سارا بیا ...

Part9 سارا:نمیخوامممممته:بلند شو جمع کننن لباس هاتسارا:نمیخ...

سلام بچه ها قراره راجب چیزی صحبت کنمامیدوارم که بتونید درکم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط