پارت 17 زندگی جونگمه
پارت 17 زندگی جونگمه
کوک:خب حالا نمیخواد همه چی منو بریزی رو میز😒
منیجر:ببخشيد من دیگه میرم ،جونگمه شی از آشنایی باهاتون خیلی خوشبخت شدم👋
جونگمه:منم همینطور
جونگمه رفت رستوران از رئیسش امروزو مرخصی بگیره اومد خونه رفت اتاقش پیشبند و کلاهشو در آورد
کوک:چطوری یهو غیبت میزنه؟
جونگمه:مثل یه آدم دانا
کوک:تو اگه عقل داشتی اونموقعی که گفتم شمارت رو بده میفهمیدی منظورم چیه
جونگمه :هه تو اگه عقل داشتی میفهمیدی من فهمیدم منظورت چیه فقط به رو نزدم
کوک:نچ نچ نچ یجوری فیلم بازی میکنی انگار واقعی
باید واسه تست بازیگری شرکت کنی
جونگمه گوشه لبش یه لبخند ترسناک زد و پاشد رفت آشپز خونه دوتا قهوه ریخت اومد نشست
جونگمه :تو اینجا چیکار میکردی؟
کوک:حوصلم سر رفته بود منیجرم گفت بریم رستوران رامیون و کیمچی بخوریم
جونگمه :از شانس بدم این رستوران اومدی
کوک:تو نمیخوای برگردی سر کارت🤨
جونگمه:خیر
کوک:چرا اونوقت؟
جونگمه:همون یه بار واسم دردسر شد بستمه
کوک:هرچیه باید برگردی سر کارت
جونگمه:اگه نخوام؟
کوک:خودم برمیگردونمت سر کارت
جونگمه:خودمم دلم میخواد ولی روم نمیشه
کوک:چرا؟
جونگمه:فیلمبردار رو تحدید کردم و یکی از خبرنگارارو هول دادم رو اونیکی خبر نگارا
کوک:درسته کارت اشتباه بودولی دلیل نمیشه که بر نگردی
جونگمه :وای گیج شدم الان این موضوع رو ول کن
کوک:خب حالا دلیل بوست چی بود.
جونگمه:میخواستم ساکت شی همین
کوک:نمیگی من بیشتر عاشقت میشم
جونگمه:جان😳
کوک :نه ،چیزه،آخه
جونگمه:میدونم
کوک:چیرو!
کوک:خب حالا نمیخواد همه چی منو بریزی رو میز😒
منیجر:ببخشيد من دیگه میرم ،جونگمه شی از آشنایی باهاتون خیلی خوشبخت شدم👋
جونگمه:منم همینطور
جونگمه رفت رستوران از رئیسش امروزو مرخصی بگیره اومد خونه رفت اتاقش پیشبند و کلاهشو در آورد
کوک:چطوری یهو غیبت میزنه؟
جونگمه:مثل یه آدم دانا
کوک:تو اگه عقل داشتی اونموقعی که گفتم شمارت رو بده میفهمیدی منظورم چیه
جونگمه :هه تو اگه عقل داشتی میفهمیدی من فهمیدم منظورت چیه فقط به رو نزدم
کوک:نچ نچ نچ یجوری فیلم بازی میکنی انگار واقعی
باید واسه تست بازیگری شرکت کنی
جونگمه گوشه لبش یه لبخند ترسناک زد و پاشد رفت آشپز خونه دوتا قهوه ریخت اومد نشست
جونگمه :تو اینجا چیکار میکردی؟
کوک:حوصلم سر رفته بود منیجرم گفت بریم رستوران رامیون و کیمچی بخوریم
جونگمه :از شانس بدم این رستوران اومدی
کوک:تو نمیخوای برگردی سر کارت🤨
جونگمه:خیر
کوک:چرا اونوقت؟
جونگمه:همون یه بار واسم دردسر شد بستمه
کوک:هرچیه باید برگردی سر کارت
جونگمه:اگه نخوام؟
کوک:خودم برمیگردونمت سر کارت
جونگمه:خودمم دلم میخواد ولی روم نمیشه
کوک:چرا؟
جونگمه:فیلمبردار رو تحدید کردم و یکی از خبرنگارارو هول دادم رو اونیکی خبر نگارا
کوک:درسته کارت اشتباه بودولی دلیل نمیشه که بر نگردی
جونگمه :وای گیج شدم الان این موضوع رو ول کن
کوک:خب حالا دلیل بوست چی بود.
جونگمه:میخواستم ساکت شی همین
کوک:نمیگی من بیشتر عاشقت میشم
جونگمه:جان😳
کوک :نه ،چیزه،آخه
جونگمه:میدونم
کوک:چیرو!
۶.۶k
۱۰ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.