کیست این من، این منِ با من ز من بیگانه‌تر

من اگر با من نباشم، می‌شوم تنهاترین
کیست با من گر شوم من، باشد از من "ما"ترین؟

من نمی‌دانم کی‌ام من، لیک یک من در من است
آنکه تکلیفِ مَنَش با من -منِ من- روشن است

من اگر از من بپرسم: ای من، ای همزاد من!
ای منِ غمگینِ من در لحظه‌های شاد من-

-هرچه از من یا منِ من، در منِ من دیده‌ای
مثل من وقتی که با من می‌شوی، خندیده‌ای

هیچکس با من چنان من مردم‌آزاری نکرد
این منِ من هم نشست و مثل من کاری نکرد

ای منِ با من که بی‌من، من‌تر از من می‌شوی
هرچه هم من من کنی حاشا شوی چون من قوی

من منِ من، من منِ بی‌رنگ و بی‌تأثیر نیست
هیچکس با من منِ من مثل من درگیر نیست

کیست این من، این منِ با من ز من بیگانه‌تر
این منِ من من کُنِ از من کمی دیوانه‌تر؟

زیر بارانِ من از من پُر شدن دشوار نیست
ورنه من من کردنِ من، از منِ من عار نیست

راستی! این‌قدر من را از کجا آورده‌ام؟
بعدِ هر من، بار دیگر "من" چرا آورده‌ام؟

در دهان من نمی‌دانم چه شد افتاد من
مثنوی گفتم که آوردم در آن "هفتاد من!"

#ناصر_فیض
دیدگاه ها (۵)

روزت مبارک مرد

یکیو دوست داشتم

من علی را دوست دارم

سربازی محکوم به انفرادی

آمدمت که بنگرم باز نظر به خود کنمسیر نمی‌ شود نظر بس که لطیف...

🌱🍒این شعرا را برایت به یادگار می گذارم        دلی نوجوان را ...

دستم خواب رفته بود، دست راستم که گذاشته بودم زیر سرت و خوابت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط