پـارت ⑧③
پـارت ⑧③
سپـنتا
از اون موقع که ترنم قش کرده ماهم پشت در منتظریم نمیدونیم چرا قش کرد حالش که خوب بود تازه خیلی هم خوشحال بود پس چرا یهو اینطوری شد
دکتر اومد بیرون فوری بلند شدیم و رفتیم جلوش ـ دکتر واسه چی قش کرده بود؟ هوم ؟ دکتر:میشه لطفا یکیتون که بهش نزدیکه بیاد تو اتاقم تا توضیح بدم.
منم فوری گفتم:من من میام دکتر:شما چیکارشون میشین ؟ ـ خب من نامزدشم تا این و گفتم بچه ها با تعجب نگام کردن نامزدم هوم چه کلمه قشنگی.
دکتر رفت منم پشت سرش همراهش رفتم تو اتاق و منتظر بودم بشینه و حرفش و بزنه دکتر:خب آقای؟ ـ سپنتا هستم سپنتا صدام کنید /////
دکتر:خب آقای سپنتا ببینین خانومتون وضعش خیلی خوب نیست دلم نمیخواد این و بگم ولی از سابقه مریضی که داشته متاسفم ولی باید بگم
ایشون پنجاه درصد مریضی قبلی اومده سراغشون که البته با خوردن دارو
و اگر شرایط مناسبی داشته باشه و روحش آزرده نشه میتونه این پنجاه
درصدم رفع کنه ولی حواستون باشه خودش نباید بدونه و اگه نظر من
و میخواین بهتره این موضوع رو به هیچکسی نگید به نفع خودشه ولی
به دور و بریاش که نزدیکشن فقط بهشون بگین با خانومتون درست رفتار
شه الان هرگونه اتفاقی که ایشون و یاد اون زمان بد بندازه درصد بیماری
ایشون میره بالا و اگر به صد در صد برسه اینکه بتونیم کاری کنیم یا نه
مطمعن نیستم.
واای خدایا خودت کمک کن من تازه دل به این دختر بستم الان چند هفته
است که ترنم شده کل زندگیم شده کل وجودم شده همه چیزم نفسم به
نفسش بنده.
ـ خب الان بهوش اومده؟ دکتر:باید تا الان بهوش اومده باشه
ـ کی مرخص میشه؟ دکتر:من فردا صبح مرخصش می کنم
ولی یادتون باشه حواستون باید بهش باشه همش بگید بخندید اصلا نزارید
یه لحظه هم احساس تنهایی و ناراحتی کنه به جاهایی که دوست داره ببرینش
و
ـ و چـی؟ دکتر:اگه خدایی نکرده حالش بد شد فوری بیارینش اینجا ولی خب نترسید اصلا ترس خودش بدتره ولی فورا اطلاع بدین بیارینش .
ـ آها ممنون بعدش از اتاق دکتر اومدم بیرون و سعی کردم خیلی عادی باشم
تا بچه ها چیزی نفهمن یه نفس عمیق کشیدم و اومدم برم سمت بچه ها که
یهو........
#پـارت ـ ویـژه ـ نـداریـم. #با ـ لایـ💜ـک ـ و ـ کـامنـ👽ـت ـ هـاتـون ـ بتـرکـونیـن.
سپـنتا
از اون موقع که ترنم قش کرده ماهم پشت در منتظریم نمیدونیم چرا قش کرد حالش که خوب بود تازه خیلی هم خوشحال بود پس چرا یهو اینطوری شد
دکتر اومد بیرون فوری بلند شدیم و رفتیم جلوش ـ دکتر واسه چی قش کرده بود؟ هوم ؟ دکتر:میشه لطفا یکیتون که بهش نزدیکه بیاد تو اتاقم تا توضیح بدم.
منم فوری گفتم:من من میام دکتر:شما چیکارشون میشین ؟ ـ خب من نامزدشم تا این و گفتم بچه ها با تعجب نگام کردن نامزدم هوم چه کلمه قشنگی.
دکتر رفت منم پشت سرش همراهش رفتم تو اتاق و منتظر بودم بشینه و حرفش و بزنه دکتر:خب آقای؟ ـ سپنتا هستم سپنتا صدام کنید /////
دکتر:خب آقای سپنتا ببینین خانومتون وضعش خیلی خوب نیست دلم نمیخواد این و بگم ولی از سابقه مریضی که داشته متاسفم ولی باید بگم
ایشون پنجاه درصد مریضی قبلی اومده سراغشون که البته با خوردن دارو
و اگر شرایط مناسبی داشته باشه و روحش آزرده نشه میتونه این پنجاه
درصدم رفع کنه ولی حواستون باشه خودش نباید بدونه و اگه نظر من
و میخواین بهتره این موضوع رو به هیچکسی نگید به نفع خودشه ولی
به دور و بریاش که نزدیکشن فقط بهشون بگین با خانومتون درست رفتار
شه الان هرگونه اتفاقی که ایشون و یاد اون زمان بد بندازه درصد بیماری
ایشون میره بالا و اگر به صد در صد برسه اینکه بتونیم کاری کنیم یا نه
مطمعن نیستم.
واای خدایا خودت کمک کن من تازه دل به این دختر بستم الان چند هفته
است که ترنم شده کل زندگیم شده کل وجودم شده همه چیزم نفسم به
نفسش بنده.
ـ خب الان بهوش اومده؟ دکتر:باید تا الان بهوش اومده باشه
ـ کی مرخص میشه؟ دکتر:من فردا صبح مرخصش می کنم
ولی یادتون باشه حواستون باید بهش باشه همش بگید بخندید اصلا نزارید
یه لحظه هم احساس تنهایی و ناراحتی کنه به جاهایی که دوست داره ببرینش
و
ـ و چـی؟ دکتر:اگه خدایی نکرده حالش بد شد فوری بیارینش اینجا ولی خب نترسید اصلا ترس خودش بدتره ولی فورا اطلاع بدین بیارینش .
ـ آها ممنون بعدش از اتاق دکتر اومدم بیرون و سعی کردم خیلی عادی باشم
تا بچه ها چیزی نفهمن یه نفس عمیق کشیدم و اومدم برم سمت بچه ها که
یهو........
#پـارت ـ ویـژه ـ نـداریـم. #با ـ لایـ💜ـک ـ و ـ کـامنـ👽ـت ـ هـاتـون ـ بتـرکـونیـن.
۹.۷k
۱۳ فروردین ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.