دختر مغرور من 🥲
دختر مغرور من 🥲
پارت 19
(علامت جیمین ☆علامت ات♡)
☆عشقم عشقم پاشو
♡ااههمم این کیه کله صبحی وقت گیر اوردی برو کنارررر خوابم میاد
☆عشقم باااشوو
♡برو اونور تا باهات قهر نکردم
☆عشقم ترو خدااا
♡یه چی بگو تا پاشم
☆چی بگم
♡یچی که خندم بیاد
☆باشه ات که اینو گفت چیزی به ذهنم نمیرسید در گوشش گفتم آلالااااااااااا
♡اهای کر شدم آلالااااااااا یچی دیگ بگوو
☆باشه لاجیبولالا لاجیبولاااااااا
♡😂😂😂😂😂 این دیگه چه سمی بود لاجیبولالا افرین تونستی بخندونیم
پاشدم و یه بوس کوچولو از لبش گرفتم و رفتم حموم امدم و رفتیم صبحونه خوردیم
☆خاله جون ات امروز میاین بریم بیرون
♡ااوووف نه حوصلش ندارم
مامان ات: دخترم مگه چی میشه خیلی وقته بیرون نرفتیم
♡مامان اخه من دلم درد میکنه حوصله ندارم
☆عشقم چی شده چرا دلت درد میکنه
♡عزیزم این یه موضوع دخترونه هست
☆چی نکنه حامله هستی اخ جووون
مامان ات: چیی مگه شما رابطه جنسی داشتین
♡نه نه مامان نه جیمین چی میگی پریود شدم
☆اها اها ببخشید اخه مگه بدون رابطه جنسی هم حامله میشن ببخشید یه لحظه هول شدم
♡دفعه دیگه هول نشو
☆عشقم خوب باشه امروز نمیریم امروز زنگ میزنم به معلم خصوصی تا بیاد امسال رو تموم کنیم دیگه از دست درس راحت شیم
♡باشه ولی تو میخوای بری سر چه کاری خرجی از کجا میاری
☆پدرم گفت وقتی درست تموم شد میشی مدیر شرکت کارم ردیفه
♡اوکی ولی گفته باشم دختر مون یا پسرمون میشه خواننده
☆باشه عشقم
(ظهر )
♡داخل اتاقم رو تختم بود از دل درد به خودم میپیچیدم ایی ایی دلم خیلی درد دارم
☆عشقم چیزی شده
♡عشقم دلم خیلی درد میکنه
☆میتونم کاری برات کنم
♡اگه میشه برو پیش مامانم و برام کیسه اب گرم بیار
☆باشه رفتم و کیسه اب گرم رو اورد ات اصلا حالش خوب نبود پریودی دیگه چیع
♡جیمین امد و کیسه رو بهم داد و گفت
☆عشقم میشه برام در مورد پریودی بگی
♡😂😂😂😂 عشقم این یه چیز دخترونه هست چرا میخوای در موردش بدونی
☆اخه باعث شده خیلی درد بکشی
♡عشقم عیب نداره ولش کن
☆باشه
(فردا صبح )
♡عشقم امروز میتونیم بریم بیرون
☆مگه تو پریود نیستی
♡چرا هستم ولی امروز حالم بهتره حوصلمم هم سر رفته
☆باشه عشقم میریم
☆اون روز داخل فروشگاه برای ات یه لباس گرفتم برم بهش بدم تا بپوشه برای شب امشب قراره خیلی خوش بگذره
♡داخل اتاق بودم کل لباسا رو ریخته بود که امشب چی بپوشم ولی لباس خوبی نداشتم یهو جیمین وارد اتاق شد یه جعبه داخل دستش بود
♡عشقم این چیع
☆بیا بازش کن خودت ببین
♡بازش کردم یه لباس خیلی خوشکل بود وااای این چه خوشکله
☆اینو امشب بپوش
♡وواای مرسی باشع میپوشم از هیجان لبش رو بوسیدم بعدش جیمین رفت و منم لباسام رو مرتب کردم.......
پارت 19
(علامت جیمین ☆علامت ات♡)
☆عشقم عشقم پاشو
♡ااههمم این کیه کله صبحی وقت گیر اوردی برو کنارررر خوابم میاد
☆عشقم باااشوو
♡برو اونور تا باهات قهر نکردم
☆عشقم ترو خدااا
♡یه چی بگو تا پاشم
☆چی بگم
♡یچی که خندم بیاد
☆باشه ات که اینو گفت چیزی به ذهنم نمیرسید در گوشش گفتم آلالااااااااااا
♡اهای کر شدم آلالااااااااا یچی دیگ بگوو
☆باشه لاجیبولالا لاجیبولاااااااا
♡😂😂😂😂😂 این دیگه چه سمی بود لاجیبولالا افرین تونستی بخندونیم
پاشدم و یه بوس کوچولو از لبش گرفتم و رفتم حموم امدم و رفتیم صبحونه خوردیم
☆خاله جون ات امروز میاین بریم بیرون
♡ااوووف نه حوصلش ندارم
مامان ات: دخترم مگه چی میشه خیلی وقته بیرون نرفتیم
♡مامان اخه من دلم درد میکنه حوصله ندارم
☆عشقم چی شده چرا دلت درد میکنه
♡عزیزم این یه موضوع دخترونه هست
☆چی نکنه حامله هستی اخ جووون
مامان ات: چیی مگه شما رابطه جنسی داشتین
♡نه نه مامان نه جیمین چی میگی پریود شدم
☆اها اها ببخشید اخه مگه بدون رابطه جنسی هم حامله میشن ببخشید یه لحظه هول شدم
♡دفعه دیگه هول نشو
☆عشقم خوب باشه امروز نمیریم امروز زنگ میزنم به معلم خصوصی تا بیاد امسال رو تموم کنیم دیگه از دست درس راحت شیم
♡باشه ولی تو میخوای بری سر چه کاری خرجی از کجا میاری
☆پدرم گفت وقتی درست تموم شد میشی مدیر شرکت کارم ردیفه
♡اوکی ولی گفته باشم دختر مون یا پسرمون میشه خواننده
☆باشه عشقم
(ظهر )
♡داخل اتاقم رو تختم بود از دل درد به خودم میپیچیدم ایی ایی دلم خیلی درد دارم
☆عشقم چیزی شده
♡عشقم دلم خیلی درد میکنه
☆میتونم کاری برات کنم
♡اگه میشه برو پیش مامانم و برام کیسه اب گرم بیار
☆باشه رفتم و کیسه اب گرم رو اورد ات اصلا حالش خوب نبود پریودی دیگه چیع
♡جیمین امد و کیسه رو بهم داد و گفت
☆عشقم میشه برام در مورد پریودی بگی
♡😂😂😂😂 عشقم این یه چیز دخترونه هست چرا میخوای در موردش بدونی
☆اخه باعث شده خیلی درد بکشی
♡عشقم عیب نداره ولش کن
☆باشه
(فردا صبح )
♡عشقم امروز میتونیم بریم بیرون
☆مگه تو پریود نیستی
♡چرا هستم ولی امروز حالم بهتره حوصلمم هم سر رفته
☆باشه عشقم میریم
☆اون روز داخل فروشگاه برای ات یه لباس گرفتم برم بهش بدم تا بپوشه برای شب امشب قراره خیلی خوش بگذره
♡داخل اتاق بودم کل لباسا رو ریخته بود که امشب چی بپوشم ولی لباس خوبی نداشتم یهو جیمین وارد اتاق شد یه جعبه داخل دستش بود
♡عشقم این چیع
☆بیا بازش کن خودت ببین
♡بازش کردم یه لباس خیلی خوشکل بود وااای این چه خوشکله
☆اینو امشب بپوش
♡وواای مرسی باشع میپوشم از هیجان لبش رو بوسیدم بعدش جیمین رفت و منم لباسام رو مرتب کردم.......
۲۴.۴k
۰۸ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.