پارت ۵۰
پارت ۵۰
ددی_شوگره_اجباریه من
یهو جیمین بلند شد و دست سانامیو گرفت و پرتش کرد رو تخت...
روش خیمه زد و به چشاش زل زد...
صورتشو ب صورتش نزدیک کرد و لباشو گذاشت رو لبای سانامی...
لب پایینیشو آروم مک میزد و گازای ریزی هم میگرف...
جیمین:: بگو چرا تو روم زبون درازی میکنی...
سانامی از این ری اکشن و رفتارای جیمین تعجب کرده بود...
سانامی:: ب..ببخشید...
هنوزم جیمین لباشو رو لبای سانامی حرکت میداد...
جیمین:: چرا چند باره تکرار میشه؟!هوم؟!
سانامی:: م..من...
جیمین:: زودباش بگو اشتباه کردی و عذر خواهی کن...تو ک دلت کتک نمیخاد...میخاد؟!
سانامی:: م..منو ببخش... اشتباه ک..کردم
جیمین:: درست بگو...
سانامی:: م..معذرت میخام...غلط کردم،قول میدم د..دیگه تکرار نشه😥
جیمین:: فااک،چرا انقد طعمشون خوبه...
جیمین هنوز از لبای سانامی نتونست دل بکنه...
سانامی از ترس داشت میلرزید ک جیمین متوجه شده بود...
همزمان ک مک میزد زمزمه میکرد...
جیمین:: ازم میترسی هوم؟!
سانامی:: خ..خیلی
جیمین:: همکاری کن
سانامی لب بالایی جیمینو شروع کرد به آروم مک زدن...
جیمین دستشو برد سمت سینه هاشو آروم میمالوندشون...
سانامی هم از رو لذت نالید...
ناله های ریزش تو دهن جیمین خالی میشد...
دیگه داشت نفس کم میاورد ک بزور ازش جدا شد...
جیمین:: هنوزم از دست کارا و رفتارات عصبیم...اههه اینجوری فایده نداره...بیدارش کردی خودتم میخابونیش
سانامی:: م..من عذر خواهی کردم ک...ب.. بخاطر دیشبم د..درد دارم
جیمین:: خفه...جرمتو سنگین تر نکن...
یهو لباسای سانامیو تو تنش جر داد و مال خودشم درآورد...
جیمین:: اووففف...همیشه برای این بدن ضعف میرم🤤
سانامی:: ل..لطفا آروم ا..انجام بده
جیمین:: تو حق تصمیم گرفتن برام نداری...اوه...بیبی،ددی از کجا شروع کنه هوم؟؟!!
پارت بعد پی وی
ددی_شوگره_اجباریه من
یهو جیمین بلند شد و دست سانامیو گرفت و پرتش کرد رو تخت...
روش خیمه زد و به چشاش زل زد...
صورتشو ب صورتش نزدیک کرد و لباشو گذاشت رو لبای سانامی...
لب پایینیشو آروم مک میزد و گازای ریزی هم میگرف...
جیمین:: بگو چرا تو روم زبون درازی میکنی...
سانامی از این ری اکشن و رفتارای جیمین تعجب کرده بود...
سانامی:: ب..ببخشید...
هنوزم جیمین لباشو رو لبای سانامی حرکت میداد...
جیمین:: چرا چند باره تکرار میشه؟!هوم؟!
سانامی:: م..من...
جیمین:: زودباش بگو اشتباه کردی و عذر خواهی کن...تو ک دلت کتک نمیخاد...میخاد؟!
سانامی:: م..منو ببخش... اشتباه ک..کردم
جیمین:: درست بگو...
سانامی:: م..معذرت میخام...غلط کردم،قول میدم د..دیگه تکرار نشه😥
جیمین:: فااک،چرا انقد طعمشون خوبه...
جیمین هنوز از لبای سانامی نتونست دل بکنه...
سانامی از ترس داشت میلرزید ک جیمین متوجه شده بود...
همزمان ک مک میزد زمزمه میکرد...
جیمین:: ازم میترسی هوم؟!
سانامی:: خ..خیلی
جیمین:: همکاری کن
سانامی لب بالایی جیمینو شروع کرد به آروم مک زدن...
جیمین دستشو برد سمت سینه هاشو آروم میمالوندشون...
سانامی هم از رو لذت نالید...
ناله های ریزش تو دهن جیمین خالی میشد...
دیگه داشت نفس کم میاورد ک بزور ازش جدا شد...
جیمین:: هنوزم از دست کارا و رفتارات عصبیم...اههه اینجوری فایده نداره...بیدارش کردی خودتم میخابونیش
سانامی:: م..من عذر خواهی کردم ک...ب.. بخاطر دیشبم د..درد دارم
جیمین:: خفه...جرمتو سنگین تر نکن...
یهو لباسای سانامیو تو تنش جر داد و مال خودشم درآورد...
جیمین:: اووففف...همیشه برای این بدن ضعف میرم🤤
سانامی:: ل..لطفا آروم ا..انجام بده
جیمین:: تو حق تصمیم گرفتن برام نداری...اوه...بیبی،ددی از کجا شروع کنه هوم؟؟!!
پارت بعد پی وی
۴۷.۶k
۱۴ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.