Part

Part31


کوک ویو

ته :ات کجاست
کوک:اعم اعم اعم خوابه
ته:چرا به منه من افتادی
کوک:من چه بدونم
ته:اوکی بابا
حالا برا امروز کجا بریم
اریا:بریم استخر
کوک:نهههههههههه

وای ریدم بدبخت شدم الان سوال پیچم میکنن من بخواطر ات گفتم نمیتونه بیاد تو آب و اگه بپرسن چرا نمیای چی باید بگه و کلا از استخر ترس داره بخواطر اون اتفاقی که افتا

ته:برای چی
کوک:اعم اعم خب چون اعم ات بخواطر اون اتفاق از استخر می‌ترسه فکر نکنم بیاد
ته:تو چرا امروز به منه من افتادی.
کوک:نمیدونم
ته:حالا راست میگه بیاین بخواطر ات یکجای دیگه بریم
اریانا:بریم خرید

من و ته یک نگاه به هم کردیم جلو خودمونو نمیتونستیم بگیریم هر دوتا مونه اوندخریدایی که کرده بودیمو به بچه ها نشون نداده بودیم

خاله هانا:بریم یک آکواریومی درست شده انگار تو اقیانوسی(عکس میزارم)
ارین:واقعا
خاله هانا :اره
ته:پس بریم
کوک:اوکی بریم مت برم پیش ات
ته:اوک

رفتم پیش ات دیدم تازه بیدار شده

کوک:خوشگل خانم بیدار شدی حالت خوبه
ات:اوهوم
کوک:دوست داری بریم بیرون
ات:مثلا کجا
کوک:استخر

چشماش از حدقه زد بیرون

ات:خودت میدونی نمیتو...........
کوک:چون میدونستم نمیای به ته اینا گفتم نریم استخر اونا میخواستن برن
ات:چییییییییییئییییییییی(داد)
بهشون گفتی
کوک:نه نه نگفتم گفتم بخواطر اون اتفاق از استخر می‌ترسی نگفتم پری............
ات:دیگه حرف نزن
کوک:باشه(خنده)
دیدگاه ها (۰)

Part32ات ویوکوک:ببین هنوز رد اشکات رو چشا و صورت خوشگلته مون...

Part33پرش زمانی به فردا صبح....................................

Part30کوک ویوکوک:میخوای شکمتو پاساژ بدم ات:هققققققق نمیدونم ...

Part29ات ویوته:کی این صبحانه رو درست کردهات:منته:آفرین خواهر...

پلیس. ابلیس. part ¹⁹هانا : اوکی بابا بریم با این دو...

پارت ۱

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط