چشم تو

اهدنا العینی که با محبوب بازی کرده است 
چشم تو با خمره ی مشروب بازی کرده است 
نسخه ی خطی ِ ابروی کمانت سالها 
باخیال ابن شهرآشوب بازی کرده است 
می رسد تفسیر عشق و عاشقی برگونه ای 
سیب که با این دل مغضوب  بازی کرده است 
سرخی لبهات با پیراهن ِ خونین به تن 
مثل یوسف با دل یعقوب بازی کرده است 
بوسه ی داغی بزن بر روی لبهای ترم 
خوب می دانی که با من‌خوب بازی کرده است 
خوب می دانی نگاه مهربانت ، ناگهان 
با من از جنس سنگ و چوب بازی کرده است 
دارد از سر می رود صبر من و چشمان تو 
با دل بی طاقت ایوب بازی کرده است 
رج به رج می بافی از عشق و جنون و نقش تو 
با من بر دار تو مصلوب بازی کرده است 
#سید_مهدی_نژاد_هاشمی
دیدگاه ها (۱)

بی تو ترک برداشته قوری چایی

صراحی بشکن و ساغر بریز

قاب عکس

🌱🍒ناز چشمانت نهاده ... عشق بر سیمای تو...سر خوشم چون پروریدم...

لطفا به بندِ اولِ سبابه ات بگو کمی حوصله اش بیشتر شود تا حضو...

رمان انیمه ای هنوز نه چپتر ۲۴(گوينده :میتسوری :)صدای گیتار؟ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط