خاکسترقلب

#خاکستر_قلب
#ادامه_پارت
#part_14
جانگ می گفت

& من تعریف می‌کنم

بعد مکث کوتاهی ادامه داد

& ارباب عاشق یکی از برده هاش میشه و کلی عاشقی با هم میکنن دریغ از اینکه نمیدونه اون با دوست صمیمش کیم تهیونگ رابطه داره ؛ ا/ت به ما گفت اگه به ارباب بگیم مارو سلاخی میکنه توسط کیم تهیونگ یروز وقتی اونا رفتن با هم ازدواجشون رو محضری کنن تهیونگ حمله میکنه و ا/ت رو میکشه! اما ما فهمیدیم اون الکی میگه و نمرده چون ما ساقدوش بودیم بعد ارباب نمی‌دونست ولی ا/ت یه هرزه بود و همون موقع از تهیونگ باردار بود ؛ بعد اون کسی نباید راجب ا/ت حرف بزنه وگرنه ارباب میکشتش تهیونگ یه درجه از ارباب پایین تره و الان قطعا میخاد از طریق ا/ت جیمین رو بکشه ؛ برای اینکه نقشه اش بگیره قطعا منو اجوما رو میکشه با میندازتمون بیرون! ما ابن رو به تو گفتیم اگه هر اتفاقی برامون افتاد یه مدرک پیدا کن و لو اش بده نباید بزاریم اتفاقی برای ارباب بیوفته؛ باشه؟

من که گیج شده بودم ولی مطمئین لب زدم

-باشه!
دیدگاه ها (۰)

#خاکستر_قلب#part_15بعد جانگ می و اجوما از در پشتی فرار کردن ...

#خاکستر_قلب#part_16#راویهمه داشتن خوش میگذروندن ؛ نوبت رقص ت...

#خاکستر_قلب#part_14"۲۰ سپتامبر یک هفته بعد از اقامت مرلین در...

#خاکستر_قلب#part_13جیمین اخماش رو روی هم کشید و با کلماتی که...

love Between the Tides²³م:شما چند وقته همو میشناسید؟ با سرعت...

تهیونگ تک پارتی غمگینا/ت : سلام من ا/تم و ۲۰ سالمه ، من و ته...

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۱۸

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط