این چه عشقیه ادامه ی پارت هفت

این چه عشقیه ادامه ی پارت هفت

الویا ـ هانا حالت خوبه؟
ـ خب راستش نه
جنی ـ میخوای حرف بزنی؟
ـ خب دلم برای مامان بابام تنگ شده همین
الویا ـ دو هفته ی دیگه تابستونه باید خوشحال باشه
جنی ـ میدونی که جشنواره هم داریم؟
الویا ـ اره حق با توعه
ـ میشه بغلم کنین مثل بچه کوچیکا؟
جنی ـ حتما

دخترا محکم بغلم کردن مثل بچه کبوتری کع زیر بال پر مامانشه این حس باعث شد خوابم ببره
دیدگاه ها (۱)

چه عشقیه؟ پارت 8الویا ـ هانا حالت خوبه؟ ـ خب راستش نه جنی ـ ...

این چه عشقیه پارت 9رفتم لباسمو عوض کردم برگشتم که دیدم جیمین...

این چه عشقیه پارت7ـ بخدا دارم راس میگم از فردا شروع میکنم جن...

این چه عشقیه؟ پارت6کسی جز جیمین نبود جیمین ـ هانا تو اینجادچ...

پارت ۳ ویو اترفتم توی مدرسه خبری از هانا نبود ، رفتم توی کلا...

عاشق یه خلافکار شدم پارت ۱۹تهیونگ : بیا بشیناومدم نشستم‌ روی...

رمان فیک پارت 1 خب بچه ها واسه نامجون ن و واسه جنی ج میزارمج...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط