پارت ۴۹
پارت ۴۹
فلش بک*
عشق بین انسان و خوناشام که اکثر وقتا با شکست مواجه میشن این عشق؟ تا ازدواج رفت اما به دلیل نفرتی که معشوق قبلیه زن بهش داشته با کشتن اون و ریختن خونش روی زمین باعث شکستن قلب یک خوناشام عاشق جام خونین تا آخر راهی که قرار داره و مخفی شده معلوم میشه
پایان فلش بک*
هانا بعد توضیح جیهوپ با تعجب بهش نگاه کرد
& خب؟ الان این چه ربطی به نارا داره
٪ جیمین عاشقش شده
& شوخی میکنیییییی ........صبر کن اونا .....یعنیدچی که میخوان بکشنشششششش
با این حرف هانا به سرعت با برداشتن کیفش به پایین رفت
پایان فلش بک *
نامجون با تعجب بلند شد و جلوی هانا رو گرفت
× کجا ؟
& میخوام برم خواهرم و نارا رو نجات بدم
# تو چجوری میخوای بری جایی که حتی نمیدونی کجاست
جیهوپ سریع صحبت کرد
٪ هانا گفت یه تتوی پروانه پیدا کرده و ....
×مایا؟ شوخی میکنییییی
همه به نامجون نگاهی کردن
× اوه ام مایا نامزد جکسون برادر ادوارد آدمی که .....
بونگی با بی حوصلگی حرف نامجون رو کامل کرد
# آدمی که ما رو به فرزندخوندگی گرفت و به این روز انداختمون
٪ حالا لازم نیست انقدر بیرحمانه دربارش صحبت کنی
# ببخشید میتونم بدونم چه کار خوبی کرد برامون بگین دیگه
سکوتی لحظه ای حکم فرما شد که به دست جیمین که عصبانی بود شکسته شد
= الان اینا مهم نیست نارا رو دزدیدن حالا که میدونیم کجاست بلند شین بریم
..........
جکسون به نارا که توی دستای الکس گیر افتاده بود نگاه کرد
! واقعا فکر کردی با کاری که اون دوست احمقت کرد میتونی فرار کنی؟ خوب شد الکس توی راه بود وگرنه به دست نگهبانا میمردی
+ دوستم کجاستتتتت یونا رو کجا بردیینننن
! جای خوب امیدوارم از دست اون مشتای محکم رها بشه ببرش الکس
+ چی نه چه مشتیییی
الکس با تعظیم از در خارج شد و به سرعت به نارا توضیح داد
♡ ببین اونا از تو برای در اوردن اشک عاشقت قراره استفاده کنن نمیتونم الان فراریت بدم ولی باید کاری کنیم که بچه ها جکسون رو بکشن
نارا با تعجب به الکس نگا کرد
+ چی یعنی چی وایسا ها
♡ ببین نمیدونم میدونی یا نه اما یکی از اون خوناشاما عاشقته
نارا لحظه ای با یاد اوری عتراف جیمین لبخند زد
فلش بک شب روز قبل *
جیمین به دلیل ......
فلش بک*
عشق بین انسان و خوناشام که اکثر وقتا با شکست مواجه میشن این عشق؟ تا ازدواج رفت اما به دلیل نفرتی که معشوق قبلیه زن بهش داشته با کشتن اون و ریختن خونش روی زمین باعث شکستن قلب یک خوناشام عاشق جام خونین تا آخر راهی که قرار داره و مخفی شده معلوم میشه
پایان فلش بک*
هانا بعد توضیح جیهوپ با تعجب بهش نگاه کرد
& خب؟ الان این چه ربطی به نارا داره
٪ جیمین عاشقش شده
& شوخی میکنیییییی ........صبر کن اونا .....یعنیدچی که میخوان بکشنشششششش
با این حرف هانا به سرعت با برداشتن کیفش به پایین رفت
پایان فلش بک *
نامجون با تعجب بلند شد و جلوی هانا رو گرفت
× کجا ؟
& میخوام برم خواهرم و نارا رو نجات بدم
# تو چجوری میخوای بری جایی که حتی نمیدونی کجاست
جیهوپ سریع صحبت کرد
٪ هانا گفت یه تتوی پروانه پیدا کرده و ....
×مایا؟ شوخی میکنییییی
همه به نامجون نگاهی کردن
× اوه ام مایا نامزد جکسون برادر ادوارد آدمی که .....
بونگی با بی حوصلگی حرف نامجون رو کامل کرد
# آدمی که ما رو به فرزندخوندگی گرفت و به این روز انداختمون
٪ حالا لازم نیست انقدر بیرحمانه دربارش صحبت کنی
# ببخشید میتونم بدونم چه کار خوبی کرد برامون بگین دیگه
سکوتی لحظه ای حکم فرما شد که به دست جیمین که عصبانی بود شکسته شد
= الان اینا مهم نیست نارا رو دزدیدن حالا که میدونیم کجاست بلند شین بریم
..........
جکسون به نارا که توی دستای الکس گیر افتاده بود نگاه کرد
! واقعا فکر کردی با کاری که اون دوست احمقت کرد میتونی فرار کنی؟ خوب شد الکس توی راه بود وگرنه به دست نگهبانا میمردی
+ دوستم کجاستتتتت یونا رو کجا بردیینننن
! جای خوب امیدوارم از دست اون مشتای محکم رها بشه ببرش الکس
+ چی نه چه مشتیییی
الکس با تعظیم از در خارج شد و به سرعت به نارا توضیح داد
♡ ببین اونا از تو برای در اوردن اشک عاشقت قراره استفاده کنن نمیتونم الان فراریت بدم ولی باید کاری کنیم که بچه ها جکسون رو بکشن
نارا با تعجب به الکس نگا کرد
+ چی یعنی چی وایسا ها
♡ ببین نمیدونم میدونی یا نه اما یکی از اون خوناشاما عاشقته
نارا لحظه ای با یاد اوری عتراف جیمین لبخند زد
فلش بک شب روز قبل *
جیمین به دلیل ......
۵.۳k
۰۵ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.