پارت سیزدهم رمان ایدل من
پارت سیزدهم رمان ایدل من:
جیمین: جیهوپ لطفا اروم باش باشه همه چی تموم شد ارمیا واقعیت و فهمیدن خوب؟
-: بله میدونم من و ات هفته ی دیگه ازدواج میکنیم پس لطفا همه چیو اماده کنید
جین: خیالت راحت داداش ما همه یو اماده میکنیم تو برو با ات برای خرید عروسیتون
-: مرسی داداش
شوگا: خوب منم میگیرم میخوابم.
-: تو قراره با من و ات بیای برای خرید
شوگا: نههههه یعنی خپاب بی خواب؟
-: پ چی فک کردی داداشی خوبم
شوگا: خوب بلدی خرم کنی
-: میدونم داداشی جونمممم بچه ها من برم پیش ات تا براش همه چیو توضیح بدم
ویو نویسنده
جیهوپ میره خونه ات و کل ماجرا رو تعریف میکنه
+: اه یعنی هفته ی اینده عروسیمونه؟
-: اره دیگه دل تو دلم نیست تو رو تو لباس عروس ببینم
+: هوم خیلی خوشحالم ولی از یه طرفم ناراحتم
-: چرا ناراحتی؟
+: ارمیا هیت زیادی بهت میدن
-: مهم نیست من بخاطر تو هر کاری میکنم
+: ممنونم هوبی من.
-: اجازه هست؟
+: چی؟
جیهوپ نذاشت حرف ات تموم بشه لباشو گذاشت رو لباش و محکم بوسیدش کل احساسشو تو اون بوسه ریخت....
ادامه دارد....
نویسنده: GHP
جیمین: جیهوپ لطفا اروم باش باشه همه چی تموم شد ارمیا واقعیت و فهمیدن خوب؟
-: بله میدونم من و ات هفته ی دیگه ازدواج میکنیم پس لطفا همه چیو اماده کنید
جین: خیالت راحت داداش ما همه یو اماده میکنیم تو برو با ات برای خرید عروسیتون
-: مرسی داداش
شوگا: خوب منم میگیرم میخوابم.
-: تو قراره با من و ات بیای برای خرید
شوگا: نههههه یعنی خپاب بی خواب؟
-: پ چی فک کردی داداشی خوبم
شوگا: خوب بلدی خرم کنی
-: میدونم داداشی جونمممم بچه ها من برم پیش ات تا براش همه چیو توضیح بدم
ویو نویسنده
جیهوپ میره خونه ات و کل ماجرا رو تعریف میکنه
+: اه یعنی هفته ی اینده عروسیمونه؟
-: اره دیگه دل تو دلم نیست تو رو تو لباس عروس ببینم
+: هوم خیلی خوشحالم ولی از یه طرفم ناراحتم
-: چرا ناراحتی؟
+: ارمیا هیت زیادی بهت میدن
-: مهم نیست من بخاطر تو هر کاری میکنم
+: ممنونم هوبی من.
-: اجازه هست؟
+: چی؟
جیهوپ نذاشت حرف ات تموم بشه لباشو گذاشت رو لباش و محکم بوسیدش کل احساسشو تو اون بوسه ریخت....
ادامه دارد....
نویسنده: GHP
- ۲.۹k
- ۰۴ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط