part 4.
part 4.
ا.ت ویو فردا صبح
بل بی حالی از خواب بلند شدم رفتم پایین صبحونه رو خوردم آهی از کلافگی کشیدم حتی گوشیم هم دستم نبود یعنی الان مامان و بابام نگرانم هستن یا حتی براشون اهمیت نداره رفتم تو اتاقم خودمو پرت کردم رو تخت
یکم فکر کردم که با داد یکی از فکر در اومدم رفتم پایین
یونگی: تو به چه جرعتی رفتی داخل اتاق من (عربده)
خدمتکار: ب ببخشید ارباب(گریه)
یونگی: اینطوری نمیشه باید آدمت کنم (داد)
خدمتکار: ارباب به خدا دیگه بدون اجازتون وارد اتاقتون نمیشم لطفا منو ببخشین(گريه )
آجوما: ارباب ببخش دیگه نمیاد تو اتاقتون
ا.ت: اینجا چه خبره
یونگی: برو تو اتاقت (داد)
ا.ت: یااا سره من داد نزن
یونگی: آجوما ا.ت و ببر داخل اتاقش
آجوما: بیا بریم دخترم
آجوما منو برد داخل اتاقم
ا.ت: آجوما چرا ارباب داشت دختره رو دعوا میکرد
آجوما: هیچکس حق نداره بره تو اتاق ارباب مگه اینکه خود ارباب اجازه بده
ا.ت:الان چه بلایی سره دختره میاد
آجوما: ارباب تنبیهش میکنه
ا.ت: چجور تنبیهی
آجوما: اینو بعدت خودت میفهمی دختر ، من میرم ولی از اتاقت بیرون نیا وگرنه تو هم تنبیه میکنه
ا.ت: باش
ا.ت ویو
آجوما رفت منم رفتم حموم ۳۰ مینی گرفتم یه لباس پوشیدم خیلی گرسنم بود رفتم پایین
ا.ت: آجوما من گرسنمه
آجوما: الان غذا آماده میشه
بعد از چند دقیقه آجوما میز و چید منم نشستم خواستم غذا بخورم که
آجوما: وایسا تا ارباب هم بیاد بعد بخور
ا.ت: آجوما دارم از گرسنگی میمیرم
آجوما: برو ارباب و صدا کن برای غذا بعد بیا بخور
ا.ت: میگم نکنه منم تنبیه کنه برم تو اتاقش
آجوما: در بزن اگر اجازه داد برو تو اگرم نه از پشت در بگو دیگه
رفتم اتاق ارباب در زدم
یونگی : بیا تو
ا.ت: چ چیزه بیاین غذا بخورین
یونگی: اومدم
شرط
لایک:۲۰
جین: لایک نکنی با ملاقه میوفتم دنبالتا
ادمین: د به حرف جین گوش بده وگرنه منم شب میا تو خوابت
ا.ت ویو فردا صبح
بل بی حالی از خواب بلند شدم رفتم پایین صبحونه رو خوردم آهی از کلافگی کشیدم حتی گوشیم هم دستم نبود یعنی الان مامان و بابام نگرانم هستن یا حتی براشون اهمیت نداره رفتم تو اتاقم خودمو پرت کردم رو تخت
یکم فکر کردم که با داد یکی از فکر در اومدم رفتم پایین
یونگی: تو به چه جرعتی رفتی داخل اتاق من (عربده)
خدمتکار: ب ببخشید ارباب(گریه)
یونگی: اینطوری نمیشه باید آدمت کنم (داد)
خدمتکار: ارباب به خدا دیگه بدون اجازتون وارد اتاقتون نمیشم لطفا منو ببخشین(گريه )
آجوما: ارباب ببخش دیگه نمیاد تو اتاقتون
ا.ت: اینجا چه خبره
یونگی: برو تو اتاقت (داد)
ا.ت: یااا سره من داد نزن
یونگی: آجوما ا.ت و ببر داخل اتاقش
آجوما: بیا بریم دخترم
آجوما منو برد داخل اتاقم
ا.ت: آجوما چرا ارباب داشت دختره رو دعوا میکرد
آجوما: هیچکس حق نداره بره تو اتاق ارباب مگه اینکه خود ارباب اجازه بده
ا.ت:الان چه بلایی سره دختره میاد
آجوما: ارباب تنبیهش میکنه
ا.ت: چجور تنبیهی
آجوما: اینو بعدت خودت میفهمی دختر ، من میرم ولی از اتاقت بیرون نیا وگرنه تو هم تنبیه میکنه
ا.ت: باش
ا.ت ویو
آجوما رفت منم رفتم حموم ۳۰ مینی گرفتم یه لباس پوشیدم خیلی گرسنم بود رفتم پایین
ا.ت: آجوما من گرسنمه
آجوما: الان غذا آماده میشه
بعد از چند دقیقه آجوما میز و چید منم نشستم خواستم غذا بخورم که
آجوما: وایسا تا ارباب هم بیاد بعد بخور
ا.ت: آجوما دارم از گرسنگی میمیرم
آجوما: برو ارباب و صدا کن برای غذا بعد بیا بخور
ا.ت: میگم نکنه منم تنبیه کنه برم تو اتاقش
آجوما: در بزن اگر اجازه داد برو تو اگرم نه از پشت در بگو دیگه
رفتم اتاق ارباب در زدم
یونگی : بیا تو
ا.ت: چ چیزه بیاین غذا بخورین
یونگی: اومدم
شرط
لایک:۲۰
جین: لایک نکنی با ملاقه میوفتم دنبالتا
ادمین: د به حرف جین گوش بده وگرنه منم شب میا تو خوابت
۹.۲k
۳۰ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.