سال ها گذشت

سال ها گذشت ،
ما به هم نرسیدیم....

جای تو اما زنی همراه من است ،
به تو شباهتی ندارد...
از تو بهتر نیست...
حتی از تو زیباتر نیست...

تنها بخاطر لجاجتم کار به اینجا رسید...
اما وقتی موهایش را باز میکند ،
بی اختیار
مثل همیشه تو را صدا میرنم...

و او می خندد ،
با اشتیاق می پرسد:
رابطه ی بین موهایش و دخترمان چیست ؟؟!

و من هر بار میمیرم...


#پیمان_شمس


#دلنوشته_های_کوچه_پشتی
https://telegram.me/joinchat/BYIBETypQYYlvvnrZeAdZA
دیدگاه ها (۱۱)

و تنها که شدی ...بارت را میریزی در یک کوله سبز،تمام هر چه که...

دستِ من نیستاین خـطوط گیج کهزیباییِ تنت را سیاه قلم کشیده‌ان...

مادرت را ببخش دخترکم شعر آتش به خانه اش زده است روزگارش شبیه...

وقتی خودت را از رابطه ای که رو به مرگ میرود نجات نمی دهیمثل ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط