فیک نامجون،پارت 4

مگه من نکشتمش؟
-یادته با تنفنگ زدی تو قلبم؟(دستش بشنکه ا.ت ایشالاه،بگو ایشااالااهه)
+م..ا...اره..ا‌.ما‌.مگ..نمردی؟(با لکنت و ترس)
-عوم،ولی میدونی چیه؟

+ن..نه

-من جسمم مرد..اماروحم‌ک از بین نرف و نمرد!


با هر حرفی که نامی میزد،قلب ا.ت میخواست از جا کنده بشه!

+نه نه این امکان نداره(با لکنت)

+ندارهههه نههههههه(جیغ و گرفتن گوشاش با دستاش)


-آروم باش،اروم!

-من اومدم عذابت بدم بیبی!

+نهههههههههههههه(جیغ)

هرچی دم دست ا.ت میومد میشکوند



-آروم باش آروممم(عربده)

+(با گریه آروم شد)

-میدونی چیه؟؟من عاشق قاتلم شدم!

+چی مییگییی(بلند)


-انقد نفهمیی؟؟من عاشق تواممممم(داد)



+یعنی چی؟چرت و پرت نگو،تو یه روحی،چطورییی میخوای عاشق من بشیی؟هاااا

-به آسونی!

-لطفا عاشقم باش!



+ من من من عاشقتممم!(با لکنت و داد)


پس بیا باهم بریم به دنیای من!من نمیتونم برگردم توی این دنیا،ولی تو میتونی بیای پیش من!بیا پیشم!

+ب..باشهه...



ا.ت صفحه ی گاز رو شکوند(گاز شیشه ای)با انداختن ماکروفر روی گاز،شیشه اش رو گذاشت سر رگش،خدافظ زندگی مسخره ی من!

دارم میام پیشت نامی!

-منتظرتم،اون دنیا جای بهتریه!بیا پیشم!!!







بچه ها قراره پارت های بعد اتفاقای جالبی پیش بیاد،حال منم خوب شده براتون کلی پارت میذارمم

شرایط↓

۱۰ لایک
۱۰ کامنت
۹۰تایی شیم!

راستیی مرسی که ۸۰ تاییمون کردیینن قشنگاممم
کلی بهم انرژی دادینن،حالمو خوب کردینن،کاری که دکترا و دارو ها و سرم و امپول بزور انجام میدن!💋💋❤️😍😍😍