وا اسمات من دوباره میگم من اسمات نمی نویسم
وا اسمات : من دوباره میگم من اسمات نمی نویسم
از اتاق رفت بیرون'
دیگه ریکس نمیکنم و احساسمو به مین میگم.
در اتاق باز شد که چند نفر مین رو اوردن_سریع رفتم بغلش کردم..
جین: خوبی؟
مین: هقق جین.
جین: جانم...اروم باش الان از اینجا میریم.
سرشو بالا اورد و لباشو رو لبام گذاشت..باورم نمیشه_
مین: دوست دارم.
جین: منم...
قلبم با این حرفش لرزید__
نگهبان: یه ماشین اومده...میتونید برید.
دست مین رو گرفتم و رفتیم سوار ماشین شدیم.
جین: مین سو.
مین: بله
جین: با من ازدواج میکنی؟
مین: ا..این سوالت خیلی یهویی بود.
جین: عب نداره..میتونی بعدا جواب بدی.
سرشو گذاشت رو شونم...اروم با دستم سرشو ناز کردم...
راننده: رسیدیم.
ظاهرن مین خوابش برده بود_بغلش کردم.
خیلی ناز تو بغلم خواب بود---مین بهت قول میدم که دیگه درد نکشی...من همیشه مراقبتم.
در اتاق رو باز کردم و گذاشتمش روی تخت.
لباساشو عوض کردم_لباسای راحتی پوشیدم و کنارش خوابیدم.
دیگه تموم شد- از الان به بعد دیگه کسی نمی تونه مین رو از من بگیره.
عاشقتم مین...پیشونیش رو بوسیدم.
چشمام سنگین شد و خواب
از اتاق رفت بیرون'
دیگه ریکس نمیکنم و احساسمو به مین میگم.
در اتاق باز شد که چند نفر مین رو اوردن_سریع رفتم بغلش کردم..
جین: خوبی؟
مین: هقق جین.
جین: جانم...اروم باش الان از اینجا میریم.
سرشو بالا اورد و لباشو رو لبام گذاشت..باورم نمیشه_
مین: دوست دارم.
جین: منم...
قلبم با این حرفش لرزید__
نگهبان: یه ماشین اومده...میتونید برید.
دست مین رو گرفتم و رفتیم سوار ماشین شدیم.
جین: مین سو.
مین: بله
جین: با من ازدواج میکنی؟
مین: ا..این سوالت خیلی یهویی بود.
جین: عب نداره..میتونی بعدا جواب بدی.
سرشو گذاشت رو شونم...اروم با دستم سرشو ناز کردم...
راننده: رسیدیم.
ظاهرن مین خوابش برده بود_بغلش کردم.
خیلی ناز تو بغلم خواب بود---مین بهت قول میدم که دیگه درد نکشی...من همیشه مراقبتم.
در اتاق رو باز کردم و گذاشتمش روی تخت.
لباساشو عوض کردم_لباسای راحتی پوشیدم و کنارش خوابیدم.
دیگه تموم شد- از الان به بعد دیگه کسی نمی تونه مین رو از من بگیره.
عاشقتم مین...پیشونیش رو بوسیدم.
چشمام سنگین شد و خواب
- ۵.۵k
- ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط