Devil or Angel³²
Devil or Angel³²
ا/ت
کوک: ا/ت
چرا صداش تو گوشمه برگشتم دیدم جونگکوکه
دستمو گرفت
کوک: بیا بریم بیرون
نگهبان: اجازه نیست
کوک: خفه شو برو کنار
ا/ت: جونگکوک چیکار میکنی؟
کوک: من باید از تو بپرسم
ا/ت: خب میام خوشگذرونی
کوک: خوشگذرونی؟ خجالت بکش اینجا برای تو نیست اینجا برای دختراییه که
ا/ت: که چی؟ مگه من حق ندارم بیام مهمونی
کوک: خب برو مهمونی من کاری باهاش ندارم ولی اینجا نیا
ا/ت: چرا؟
دستمو گرفت
کوک: برو تو ماشین بشین پشت بشین
رفتم تو ماشین نشستم
ا/ت: تو اونجا چیکار میکردی؟
کوک:قرار کاری داشتم
ا/ت: قرار کاری؟ مسخرست اخه کی اونجا قرار کاری انجام میده
کوک: باشه مسخرست ولی کار تو خیلی خوب بود تو اصلا میدونستی اونجا کجا بود تا نیم ساعت دیگه چه اتفاقی میفتاد بیا تو گوشیم عکس از قوانین گرفتم بخون
ده دقیقه بعد
ا/ت: جونگکوک من نمیدونستم
کوک: حرف نزن گوشیتو بده من
ا/ت: چرا؟
کوک: همین که گفتم
ا/ت: بیا
کوک: بخاطر امشب تا یک هفته نمیری بیرون و گوشیتو بهت نمیدم
ا/ت: نه جونگکوک تروخدا
کوک: خودت میدونی چیکار کردی حالا هم حرف نزن دارم رانندگی میکنم
یک ساعت بعد
رسیدیم دستمو گرفت رفتیم داخل
کوک: حواست باشه تا یک ماه دیگه نمیری بیرون
ا/ت: تو گفتی یک هفته
کوک: الان میگم یک ماه اصلا میگم یک سال خوبه؟
ا/ت: جونگکوک من که گفتم نمیدونم اونجا چه جایی بود
کوک: الان میدونی؟
ا/ت: دوستم هنوز اونجاست
کوک:دوستت کیه؟
ا/ت: جیسون
کوک: مگه بهت نگفتم دیگه باهاش حرف نزن
ا/ت: چرا نزنم اون دوستمه
گوشیش زنگ خورد
کوک: الو
بیجو: چیشد گفتم بهت بیا یه امشب خوش بگذرونیم زنت نمیفهمه تو گفتی نه زن دارم به زنم وفادارم ولی چیکار کردی خودت دست اون زن خوشگله گرفتی بردی باشه امشب برا خودت ولی فک کنم خیلی بهتون خوش بگذره دختره هر شب بیاد فردا شب برای خودمه
جونگکوک گوشیو قطع کرد
کوک: شنیدی؟
ا/ت: جونگکوک من
کوک: هیچی نگو
ا/ت:من میدونستم همچین جایی ولی جیسون بهم گفت فرار میکنیم
یکی زد تو صورتم
کوک: بهت میگم خفه شو یعنی خفه شو صبر کن ببینم اگه نتونستید فرار کنید چی بازم تو بدت نمیومد بمونید
جانگمی: چیشده؟ همگی خوابیدن چرا سرو صدا میکنید صبر کن ببینم ا/ت چرا دماغت داره خون میاد
#فیک
#سناریو
ا/ت
کوک: ا/ت
چرا صداش تو گوشمه برگشتم دیدم جونگکوکه
دستمو گرفت
کوک: بیا بریم بیرون
نگهبان: اجازه نیست
کوک: خفه شو برو کنار
ا/ت: جونگکوک چیکار میکنی؟
کوک: من باید از تو بپرسم
ا/ت: خب میام خوشگذرونی
کوک: خوشگذرونی؟ خجالت بکش اینجا برای تو نیست اینجا برای دختراییه که
ا/ت: که چی؟ مگه من حق ندارم بیام مهمونی
کوک: خب برو مهمونی من کاری باهاش ندارم ولی اینجا نیا
ا/ت: چرا؟
دستمو گرفت
کوک: برو تو ماشین بشین پشت بشین
رفتم تو ماشین نشستم
ا/ت: تو اونجا چیکار میکردی؟
کوک:قرار کاری داشتم
ا/ت: قرار کاری؟ مسخرست اخه کی اونجا قرار کاری انجام میده
کوک: باشه مسخرست ولی کار تو خیلی خوب بود تو اصلا میدونستی اونجا کجا بود تا نیم ساعت دیگه چه اتفاقی میفتاد بیا تو گوشیم عکس از قوانین گرفتم بخون
ده دقیقه بعد
ا/ت: جونگکوک من نمیدونستم
کوک: حرف نزن گوشیتو بده من
ا/ت: چرا؟
کوک: همین که گفتم
ا/ت: بیا
کوک: بخاطر امشب تا یک هفته نمیری بیرون و گوشیتو بهت نمیدم
ا/ت: نه جونگکوک تروخدا
کوک: خودت میدونی چیکار کردی حالا هم حرف نزن دارم رانندگی میکنم
یک ساعت بعد
رسیدیم دستمو گرفت رفتیم داخل
کوک: حواست باشه تا یک ماه دیگه نمیری بیرون
ا/ت: تو گفتی یک هفته
کوک: الان میگم یک ماه اصلا میگم یک سال خوبه؟
ا/ت: جونگکوک من که گفتم نمیدونم اونجا چه جایی بود
کوک: الان میدونی؟
ا/ت: دوستم هنوز اونجاست
کوک:دوستت کیه؟
ا/ت: جیسون
کوک: مگه بهت نگفتم دیگه باهاش حرف نزن
ا/ت: چرا نزنم اون دوستمه
گوشیش زنگ خورد
کوک: الو
بیجو: چیشد گفتم بهت بیا یه امشب خوش بگذرونیم زنت نمیفهمه تو گفتی نه زن دارم به زنم وفادارم ولی چیکار کردی خودت دست اون زن خوشگله گرفتی بردی باشه امشب برا خودت ولی فک کنم خیلی بهتون خوش بگذره دختره هر شب بیاد فردا شب برای خودمه
جونگکوک گوشیو قطع کرد
کوک: شنیدی؟
ا/ت: جونگکوک من
کوک: هیچی نگو
ا/ت:من میدونستم همچین جایی ولی جیسون بهم گفت فرار میکنیم
یکی زد تو صورتم
کوک: بهت میگم خفه شو یعنی خفه شو صبر کن ببینم اگه نتونستید فرار کنید چی بازم تو بدت نمیومد بمونید
جانگمی: چیشده؟ همگی خوابیدن چرا سرو صدا میکنید صبر کن ببینم ا/ت چرا دماغت داره خون میاد
#فیک
#سناریو
۲۹.۴k
۰۹ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.