ازدواج اجباری~♡~پارت۶
ازدواج اجباری~♡~پارت۶
رونا:پیس پیس از روباه مکار به کلاه سیاه خبر دارم/اروم
سهون:کلاغ سیاه به گوشم/ اروم
رونا:تهیونگ دوست دختر داره
سهون:ناموصا از کجا فهمیدی
رونا:رفتم دست شویی داشتم میومدم پایین حرفاشو شنیدم
سهون:خب چی میگفتن
رونا:باید میشنیدی تهیونگ چه نازی و عشوه ای میومد ینی
سهون:واع
رونل:نفسم زندگیم عشقممم میخواستم بالا بیارم
سهون:اهه اصن از تهیونگ انتظار این رو نداشتم
&عه بچه ها زشته در گوشی حرف نزین
سهون و رونا:چشم
وبقیه غذامونو خوردیم و خلاصه رفتیم خونه
اخیییییی هیچجا خونه آدم لباس راحتی آدم تخت آدم نمیشههه لباسامو عوض کردم و روتین پوستی انجام دادم ماسک گزاشتم بعد ی ربع شستم یکم با گوشیم ور رفتم شت ساعت ۱ شد فردا خواب میمونم گوشیمو گزاشتم رو زنگ و خوابیدم
ته ویو:
بعد از اینکه رفتن رفتم تو اتاقم رو خوابیدم
ساعت ۷ونیم صب:
رونا ویو:
عین سکته آیا از خواب پا شدم
رونا:وایی دیرم شد
سریع حاظر شدم و رفتم باشگاه اصن نفهمیدم چطوری رفتم به خودم اومدم دیدم باشگاه بعد باشگاه رفتم خرید چشمم خورد به ی رستوران که تازه باز شده بود اسمش کازینو بود رفتم تو غذامو خوردم و رفتم خونه مامانم رفته بود بازار بابامم مث همیشه کار داشت داداش علافمم دوستشو دعوت کرده بود خونه داشتن گیم میزدن
رونا:سلاام
کای:سلا.م
سهون:یسسس بردممممم
رونا:چخبره بابا اروم
نشستم رو مبله
کای:قبول نیست من حواسم نبود وگرنه نمیبردی
سهون:هه هه چیه باختی زورت گرفته
رونا:نخیر کای درست میشه اصن بیا باهم بریم هر کی باخت باید ۲۰۰ وون بده
سهون:قبوله
بازیو شروع کردم راند اول سهون برد
سهون:یسسسس اینه
راند دوم رو من بردم
رونا:ارههه دیدی چیکارش کردم
کای:آره خیلی باحااااال بود
رونا:بریم راند ۳ آقای مین
سهون:همچنین
بازی کردیم کردیم کردیم کردیممم کههههه.....در نهایت.....برندههههههههه.......کسی.... نیست..جز.......بندهههه
رونا:یسسسسس
از خوشحالی کای رو بغل کردم
رونا:ارههه ارهههه
تازه فهمیدم چه گوهی خوردم سریع جدا شدم
(اع ببخشید مزاحم خوندتون میشمااا ولی این کای ؛؛کای اکسو نیست مَحز اطلاع)
رونا:ببخشید خیلی خوشحال شدم
کای:نه بابا/خجالت و ذوق
رونا:هه هه هه چیشد سهون خان دیدی باختی
سهون:ایششش نخیرمم تو با تقلب بردی اصلا اینطور نیست
رونا:عه جرزنی نکن دیگههه
سهون:گگگگگ
رونا:گگگگگ حالا ۲۰۰ وون منو بده
سهون:میزنم به حسابت
باشه یادت نره ها
کای:خب..چیکار کنیم
سهون:تو که هنوز منو شکست ندادی فعلا بیا گیم بزنیم
کای:باشه
رونا:منم برم کتابم رو بخونم
سهون:برو
رفتم بالا لباسم رو عوض کردم و رفتم تو کتابخانه و کتاب رو باز کردم
..........
حمایت یادت نره بیب🙂🍾😚
رونا:پیس پیس از روباه مکار به کلاه سیاه خبر دارم/اروم
سهون:کلاغ سیاه به گوشم/ اروم
رونا:تهیونگ دوست دختر داره
سهون:ناموصا از کجا فهمیدی
رونا:رفتم دست شویی داشتم میومدم پایین حرفاشو شنیدم
سهون:خب چی میگفتن
رونا:باید میشنیدی تهیونگ چه نازی و عشوه ای میومد ینی
سهون:واع
رونل:نفسم زندگیم عشقممم میخواستم بالا بیارم
سهون:اهه اصن از تهیونگ انتظار این رو نداشتم
&عه بچه ها زشته در گوشی حرف نزین
سهون و رونا:چشم
وبقیه غذامونو خوردیم و خلاصه رفتیم خونه
اخیییییی هیچجا خونه آدم لباس راحتی آدم تخت آدم نمیشههه لباسامو عوض کردم و روتین پوستی انجام دادم ماسک گزاشتم بعد ی ربع شستم یکم با گوشیم ور رفتم شت ساعت ۱ شد فردا خواب میمونم گوشیمو گزاشتم رو زنگ و خوابیدم
ته ویو:
بعد از اینکه رفتن رفتم تو اتاقم رو خوابیدم
ساعت ۷ونیم صب:
رونا ویو:
عین سکته آیا از خواب پا شدم
رونا:وایی دیرم شد
سریع حاظر شدم و رفتم باشگاه اصن نفهمیدم چطوری رفتم به خودم اومدم دیدم باشگاه بعد باشگاه رفتم خرید چشمم خورد به ی رستوران که تازه باز شده بود اسمش کازینو بود رفتم تو غذامو خوردم و رفتم خونه مامانم رفته بود بازار بابامم مث همیشه کار داشت داداش علافمم دوستشو دعوت کرده بود خونه داشتن گیم میزدن
رونا:سلاام
کای:سلا.م
سهون:یسسس بردممممم
رونا:چخبره بابا اروم
نشستم رو مبله
کای:قبول نیست من حواسم نبود وگرنه نمیبردی
سهون:هه هه چیه باختی زورت گرفته
رونا:نخیر کای درست میشه اصن بیا باهم بریم هر کی باخت باید ۲۰۰ وون بده
سهون:قبوله
بازیو شروع کردم راند اول سهون برد
سهون:یسسسس اینه
راند دوم رو من بردم
رونا:ارههه دیدی چیکارش کردم
کای:آره خیلی باحااااال بود
رونا:بریم راند ۳ آقای مین
سهون:همچنین
بازی کردیم کردیم کردیم کردیممم کههههه.....در نهایت.....برندههههههههه.......کسی.... نیست..جز.......بندهههه
رونا:یسسسسس
از خوشحالی کای رو بغل کردم
رونا:ارههه ارهههه
تازه فهمیدم چه گوهی خوردم سریع جدا شدم
(اع ببخشید مزاحم خوندتون میشمااا ولی این کای ؛؛کای اکسو نیست مَحز اطلاع)
رونا:ببخشید خیلی خوشحال شدم
کای:نه بابا/خجالت و ذوق
رونا:هه هه هه چیشد سهون خان دیدی باختی
سهون:ایششش نخیرمم تو با تقلب بردی اصلا اینطور نیست
رونا:عه جرزنی نکن دیگههه
سهون:گگگگگ
رونا:گگگگگ حالا ۲۰۰ وون منو بده
سهون:میزنم به حسابت
باشه یادت نره ها
کای:خب..چیکار کنیم
سهون:تو که هنوز منو شکست ندادی فعلا بیا گیم بزنیم
کای:باشه
رونا:منم برم کتابم رو بخونم
سهون:برو
رفتم بالا لباسم رو عوض کردم و رفتم تو کتابخانه و کتاب رو باز کردم
..........
حمایت یادت نره بیب🙂🍾😚
۵.۲k
۱۵ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.