+باید یخ روش بزارم روش تا بیشتر نشه...
+باید یخ روش بزارم روش تا بیشتر نشه...
_داره خوب میشه آقای...
+آقای؟
لبمو گاز گرفتم
_آقای کوک...
لبخند زد
+واسه پیشرفت خوبه..
کمپرس یخو گذاشت رو سرم... حس کردم دردش تو کل سرم پخش شد
+درد داره؟
سرمو تکون دادم
_یکم تحمل کن الان تموم میشه...
چند دقیقه همونطور یخو گذاشت رو چشمم و ورش داشت و با پنبه یکم ضدعفونی کننده زد زیر چشمم
+شاید توپ آلوده بوده...
اخرشم یکم پنبه روش گذاشت و چسب زد
وقتی کارش تموم شد یکم عقب رفت و بالبخند نگام کرد
+بفرما...
_ممنون آقای...
مکث کردم...
_کوک..
خندید..
+خواهش میکنم.. یکم بخواب خسته ای...
وپاشد راه افتاد سمت در...
_آقای کوک
برگشت سمتم
_میشه اگه آقای کیم ازتون سراغ منو گرفت نگید من اینجام؟
+نگران نباش و فقط استراحت کن...
لبخند زدم... رفت بیرون و درو بست.. احساس سنگینی میکردم... خودمو پرت کردم روی تخت و بعد از چند دقیقه خوابم برد
..............
_داره خوب میشه آقای...
+آقای؟
لبمو گاز گرفتم
_آقای کوک...
لبخند زد
+واسه پیشرفت خوبه..
کمپرس یخو گذاشت رو سرم... حس کردم دردش تو کل سرم پخش شد
+درد داره؟
سرمو تکون دادم
_یکم تحمل کن الان تموم میشه...
چند دقیقه همونطور یخو گذاشت رو چشمم و ورش داشت و با پنبه یکم ضدعفونی کننده زد زیر چشمم
+شاید توپ آلوده بوده...
اخرشم یکم پنبه روش گذاشت و چسب زد
وقتی کارش تموم شد یکم عقب رفت و بالبخند نگام کرد
+بفرما...
_ممنون آقای...
مکث کردم...
_کوک..
خندید..
+خواهش میکنم.. یکم بخواب خسته ای...
وپاشد راه افتاد سمت در...
_آقای کوک
برگشت سمتم
_میشه اگه آقای کیم ازتون سراغ منو گرفت نگید من اینجام؟
+نگران نباش و فقط استراحت کن...
لبخند زدم... رفت بیرون و درو بست.. احساس سنگینی میکردم... خودمو پرت کردم روی تخت و بعد از چند دقیقه خوابم برد
..............
۸.۲k
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.