خیلی کله شقی

+خیلی کله شقی
صدای تهیونگ بود بالش و از رو سرم برداشتم و چشمامو پاک کردم تهیونگ رو صورتش و چشمش پر زخم بود
=ت..تهیونگ (بغض)
+گفته بودم دختر خوبی باش تا نیستم کوچولو
=تهیونگ منو ببخش (گریه)
+مگه چیکار کردی.؟
=مریض شدم... اگه نمی‌شدم نمیرفتی زندان
+کوچولو من که تورو چهار سال تو این انبار تاریک نگه داشتم ازت عذر خواهی نکردم تو داری بخاطر چندتا زخم که تخصیر تو نیست عذر خواهی میکنی؟

رفتم سمت جعبه کمک های اولیه و برداشتمش
=بشین
+خودم میتونم
=انگشتاتو ببین...سوزوندنش
+اره
نشست زمین چسب برداشتم و صورتش و پانسمان کردم
ویو تهیونگ
هه این بچه واقعا خیلی احمق و مهربونه...الان نباید از من متنفر باشه؟؟داشت مثل همیشه گریه میکرد اجوما بهم گفته بود غذا نمی‌خورد الآنم که داره با دقت زخمامو پانسمان می‌کنه اصلا از کجا یاد گرفته
+تو که از چهار سالگی اینجایی پانسمان از کجا یاد گرفتی؟
=اون موقع ها که تو انبار نبودم هانول بهم یاد داد زخمامو پانسمان کنم
+فک کردم فقط بهت یاد داده فیلم های مثبت ۱۸ ببینی
=نه..تموم شد
+حالت خوبه؟؟
چشماش قرمز شده بود و پر
=اره خوب...
شونه رو برداشتم و شروع کردم به شونه زدن موهای بلوندش
=میتونم موهامو کوتاه کنم؟