دختر اجاره ای 🕸🖤
دختر اجاره ای 🕸🖤
𝐩𝐚𝐫 ³¹
𝒓𝒆𝒏𝒕 𝒈𝒊𝒓𝒍
بلند شدن و کلی جیغ داد کشیدن
تهیونگ: پس من برم دوش بگیرم که تمیز باشم😁
جنی: منظورت چیه چرا دوش؟🤨
تهیونگ: خب باید تمیز باشم تو که بودی حمام من
نرفتم ، یکم عجله نداری؟☺️
جنی با تعجب بهش نگاه کرد: عجله برای چی؟ من فردا رو دارم میگم
تهیونگ تو کفِش نرفت: مگه منظورت چیز دیگه ای نبود؟ مثلا این که امشب یکم.. به.هم نزدیک شیم؟🥴
جنی با خجالت به تهیونگ نگاه کرد و گونش سرخ شد،
به سختی جلوی خندشو گرفت با صدای آروم گفت:
منظورم این بود که من مدل بشم🥲
تهیونگ از خجالت آب شد و به این فک کرد که چجوری
گندشو بپوشونه که جنی چند قدم برداشت و نزدیک تهیونگ شد(دوباره آهنگ عاشقونه پخش کنین🤣)
سرشو بالا آورد و به لب های تهیونگ نگاه کرد
تهیونگ بی وقفه سرشو کج کرد و لبای جنی رو گرفت
نفس زدناشون توی گوش هم میپیچید
دستاشو محکم روی سرای هم بود و با چشم بسته
عقبی به سمت اتاق میرفتن
پشت جنی به دیوار خورد
تهیونگ آروم دستاشو برد پشت جنی و زیپ لباسشو کشید پایین
سرشونو عقب بردن و به هم نگاه کردن
تهیونگ دستاشو روی شونه های جنی گذاشت و آروم
آروم جوری که دستاش به جنی میخورد آستین های
لباسشو کشید پایین و لباس جنی رو در آورد
در همین هِین جنی دکمه های تهیونگ رو باز میکرد
دستاشو روی سینه های تهیونگ گذاشت و برد عقب تا
پیراهنشو در بیاره
تهیونگ جنی و بغل کرد و به بوسیدن هم ادامه دادن
همینجور که همو میبوسیدن در اتاقو باز کردن و رفتن
توی اتاق..
روی تخت دراز کشیدن و خوابیدن
𝐩𝐚𝐫 ³¹
𝒓𝒆𝒏𝒕 𝒈𝒊𝒓𝒍
بلند شدن و کلی جیغ داد کشیدن
تهیونگ: پس من برم دوش بگیرم که تمیز باشم😁
جنی: منظورت چیه چرا دوش؟🤨
تهیونگ: خب باید تمیز باشم تو که بودی حمام من
نرفتم ، یکم عجله نداری؟☺️
جنی با تعجب بهش نگاه کرد: عجله برای چی؟ من فردا رو دارم میگم
تهیونگ تو کفِش نرفت: مگه منظورت چیز دیگه ای نبود؟ مثلا این که امشب یکم.. به.هم نزدیک شیم؟🥴
جنی با خجالت به تهیونگ نگاه کرد و گونش سرخ شد،
به سختی جلوی خندشو گرفت با صدای آروم گفت:
منظورم این بود که من مدل بشم🥲
تهیونگ از خجالت آب شد و به این فک کرد که چجوری
گندشو بپوشونه که جنی چند قدم برداشت و نزدیک تهیونگ شد(دوباره آهنگ عاشقونه پخش کنین🤣)
سرشو بالا آورد و به لب های تهیونگ نگاه کرد
تهیونگ بی وقفه سرشو کج کرد و لبای جنی رو گرفت
نفس زدناشون توی گوش هم میپیچید
دستاشو محکم روی سرای هم بود و با چشم بسته
عقبی به سمت اتاق میرفتن
پشت جنی به دیوار خورد
تهیونگ آروم دستاشو برد پشت جنی و زیپ لباسشو کشید پایین
سرشونو عقب بردن و به هم نگاه کردن
تهیونگ دستاشو روی شونه های جنی گذاشت و آروم
آروم جوری که دستاش به جنی میخورد آستین های
لباسشو کشید پایین و لباس جنی رو در آورد
در همین هِین جنی دکمه های تهیونگ رو باز میکرد
دستاشو روی سینه های تهیونگ گذاشت و برد عقب تا
پیراهنشو در بیاره
تهیونگ جنی و بغل کرد و به بوسیدن هم ادامه دادن
همینجور که همو میبوسیدن در اتاقو باز کردن و رفتن
توی اتاق..
روی تخت دراز کشیدن و خوابیدن
۹.۱k
۰۳ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.