اسم رمان:وقتی ناخاسته خطرناک ترین مافیا عاشقت میشه و میدز
اسم رمان:وقتی ناخاسته خطرناک ترین مافیا عاشقت میشه و میدزدتت و مجبوری عروسش باشی و...
پارت:30
(فردا)
(جیمین)
با صدای الارمم بیدار شدم دیدم جنی نیست رفتم حموم یه کت شلوار مشکی پوشیدم رفتم پایین جنی اشپز خونه بود داشت صبحانه اماده میکرد
از پشت بغلش کردم
جیمین: صبح بخیر
جنی: واییی ترسیدم صبح بخیر
جیمین:عزیزم سریع صبحانه رو بده باید برم
جنی: جیمین عزیزم
جیمین: چی میخوای
جنی: میشه منم بیام شرکت
جیمین: نه نمیشه
جنی: جیمیناا همین یه بار
جیمین: اومممم باشه فقط شرط داره
جنی: چیه
جیمین: میفهمی
جنی: یعنی میشه بیام
جیمین: هوم
جنی: میرم لباس
جیمین:خیر خودم انتخاب میکنم
جنی: جیمین
جیمین: همین که گفتم
جنی: باشه
بعد صبحانه برای جنی یه بافتنی مشکی شلوار مشکی و یه اور کت قهوه ای همراه کفش و کیف قهوهای
جیمین: بیا
بدون حرفی رفت پوشید
جیمین: بیا دیر شد
جنی: اومدم خوشگله
جیمین: عالیه بریم
(شرکت jm )
رسیدیم شرکت
جنی: جیمین یه چیزی ازت میخوام
جیمین: چی
جنی : میشه بعدش بریم بیرون
جیمین: چی بیرون
جنی: هوم خواهشششششششش(نگاه مظلوم)
جیمین: اونجوری نگاه نکن بهش فکر میکنم
جنی: مرسیییییییی
جیمین: خواهش
سوار اسانسور شدیم بعد از رسیدن به طبقه7 رفتیم اتاقم
جنی:راستی جیمین اینجا شرکت چیه؟
جیمین: لباس
جنی: وایی من عاشق لباسم این چیه
جیمین: لوگو شرکته
جنی : خیلی قشنگه
#he_so
پارت:30
(فردا)
(جیمین)
با صدای الارمم بیدار شدم دیدم جنی نیست رفتم حموم یه کت شلوار مشکی پوشیدم رفتم پایین جنی اشپز خونه بود داشت صبحانه اماده میکرد
از پشت بغلش کردم
جیمین: صبح بخیر
جنی: واییی ترسیدم صبح بخیر
جیمین:عزیزم سریع صبحانه رو بده باید برم
جنی: جیمین عزیزم
جیمین: چی میخوای
جنی: میشه منم بیام شرکت
جیمین: نه نمیشه
جنی: جیمیناا همین یه بار
جیمین: اومممم باشه فقط شرط داره
جنی: چیه
جیمین: میفهمی
جنی: یعنی میشه بیام
جیمین: هوم
جنی: میرم لباس
جیمین:خیر خودم انتخاب میکنم
جنی: جیمین
جیمین: همین که گفتم
جنی: باشه
بعد صبحانه برای جنی یه بافتنی مشکی شلوار مشکی و یه اور کت قهوه ای همراه کفش و کیف قهوهای
جیمین: بیا
بدون حرفی رفت پوشید
جیمین: بیا دیر شد
جنی: اومدم خوشگله
جیمین: عالیه بریم
(شرکت jm )
رسیدیم شرکت
جنی: جیمین یه چیزی ازت میخوام
جیمین: چی
جنی : میشه بعدش بریم بیرون
جیمین: چی بیرون
جنی: هوم خواهشششششششش(نگاه مظلوم)
جیمین: اونجوری نگاه نکن بهش فکر میکنم
جنی: مرسیییییییی
جیمین: خواهش
سوار اسانسور شدیم بعد از رسیدن به طبقه7 رفتیم اتاقم
جنی:راستی جیمین اینجا شرکت چیه؟
جیمین: لباس
جنی: وایی من عاشق لباسم این چیه
جیمین: لوگو شرکته
جنی : خیلی قشنگه
#he_so
۱۴.۲k
۱۲ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.