رمان دورترین نزدیک کاور شخصیت روشنک
#پارت_241
بجز تو ب هیچ کسی هیچ حسی ندارم
باورم نمیشه چیکار کردی باهام!
اما من حتی هر لحظه از لحظه قبلش عاشق ترم
و توی این دنیاکسی شبیه تو نمیشه
قبل توهمه چی برام بی معنی بود
توکاری کردی که بفهمم زندگی یعنی چی
+من این دیوونگی باتو رو به هرچیزی ترجیح میدم میون اینهمه حال خرابی تو تنها دلیل حال خوبمی
با لبخند نگاش میکردم
_بعله گویا دلتنگی خوب کار دستتون داده اقا ماهور
قیافشو جدی کرد
+فقط اومده بودم ازدلت درارم عزیزم! حرفامم دیالوگ فیلم بود!
با بهت نگاش میکردم سرب سرم میذاره ک زدزیرخنده
+خیلی دوست دارم!چرا انقد خوبی هان؟!چراانقد بچه ای؟!قیافتو چرا اونجوری میکنی؟!وای ترانه
باهمون حالت نگاش میکردم فق میخندید
_بسه اه
محکم بغلم کرد
+اوم فک کنم نیازی ب بچه دار شدن ندارم دیگه،یکی دارم
خیلیم بغلی؟خیلیم وول میخوره خوردنیم هس
بعداینکه حسابی منواذیت کردبلندشد
دستشوگرفتم
+جانم چیزی هس؟!
بعداینکه گونشو بوسیدم نگاش کردم
_ مابه غیرازتو نداریم تمنای دگر!
ابروهاشوداد بالا
+اهان!
تابهخودم بیام اومدروم لبمومکید
نمیتونستم نفس بکشم
وقتی رفت عقب نفس عمیقی کشیدم
_هووی چته تو
+ *من به بوسیدن لبهای تو معتاد شدم
یابیا ترکم بده یا جور کن جنس مرا*
_متاسفانه باید ترکت داد
همینجوری ک میومد سمتم واسم خطو نشون میکشید
گونشو بوسیدم
_کافیه؟!
ازقیافش خندم گرف
بازم بوسیدمش
_شد؟!
+خوب بود،اوم
فک کنم یباردیگه لازمه
گونشو طولانی تربوسیدم
_خب!؟
+ای بگی نگی!
ایندفعه دستموگذاشتم دوطرف صورتشو بوسیدمش
مث خودش عقب نکشیدم تاجایی که نتونه نفس بکشه
اومدم عقب
بالبخند نگاش کردم
+نکن ترانه
_چیکارکردم؟!
+بچه نشو ب منم اونجوری زل نزن نمیرما!
دستموگذاشتم روصورتش دستموگرفت اخ گفتم نگاش خورد ب جای سوختگی دستم کلافه اخم کرد
_چیزی نیست
+اره معلومه! پسره ی عوضیو باید همونجا سر می...
نذاشتم حرفشو تموم کنه
_بلاخره که قراره فرداتموم شه ولش کن
+اخه دخترخوب ببین دستتو
منم کاملاغیرعمد ی بلایی سرش میارم فق ببین!
همینجوری نگاش میکردم اخم میکرد خیلی بامزه میشد پوفتی حرص میخورد
+چیه؟!
سرمو به دوطرف چرخوندم
+بچه ای دیگه
_خیلی بامزه شدی یکم حرص بخورباز
بابیخیالی نگام کرد
با دوتاانگشتم لباشو کشیدم به دوطرف
_ ب این میگن لبخندخو
اشناشو باهاش خیلیم بت میاد
لبخند زورکی دندون نمایی زد برام
یکم کنارم دراز کشیدو بلاخره بعد ازسه ساعت پاشد رفت
گرچه ترجیح میدادم پیشم بخوابه اما خب نمیشد شیدا و شروینم که میومدن دیگه بدتر
تازه چشام گرم شده بود ک صدای روشنکوشنیدم : به به
حداقل ی لباس میپوشیدی
_روشی اصاحال ندارم بلندشم
روشنک زدزیرخنده
رفتوباقرصولیوان اب برگشت
روشنک:دمش گرم، اصا حقتهه نتونی تا دوروزبلند شی...
#دورترین_نزدیک
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پست_جدید #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #تکست_خاص #عاشقانه #love #عشق #دخترونه
بجز تو ب هیچ کسی هیچ حسی ندارم
باورم نمیشه چیکار کردی باهام!
اما من حتی هر لحظه از لحظه قبلش عاشق ترم
و توی این دنیاکسی شبیه تو نمیشه
قبل توهمه چی برام بی معنی بود
توکاری کردی که بفهمم زندگی یعنی چی
+من این دیوونگی باتو رو به هرچیزی ترجیح میدم میون اینهمه حال خرابی تو تنها دلیل حال خوبمی
با لبخند نگاش میکردم
_بعله گویا دلتنگی خوب کار دستتون داده اقا ماهور
قیافشو جدی کرد
+فقط اومده بودم ازدلت درارم عزیزم! حرفامم دیالوگ فیلم بود!
با بهت نگاش میکردم سرب سرم میذاره ک زدزیرخنده
+خیلی دوست دارم!چرا انقد خوبی هان؟!چراانقد بچه ای؟!قیافتو چرا اونجوری میکنی؟!وای ترانه
باهمون حالت نگاش میکردم فق میخندید
_بسه اه
محکم بغلم کرد
+اوم فک کنم نیازی ب بچه دار شدن ندارم دیگه،یکی دارم
خیلیم بغلی؟خیلیم وول میخوره خوردنیم هس
بعداینکه حسابی منواذیت کردبلندشد
دستشوگرفتم
+جانم چیزی هس؟!
بعداینکه گونشو بوسیدم نگاش کردم
_ مابه غیرازتو نداریم تمنای دگر!
ابروهاشوداد بالا
+اهان!
تابهخودم بیام اومدروم لبمومکید
نمیتونستم نفس بکشم
وقتی رفت عقب نفس عمیقی کشیدم
_هووی چته تو
+ *من به بوسیدن لبهای تو معتاد شدم
یابیا ترکم بده یا جور کن جنس مرا*
_متاسفانه باید ترکت داد
همینجوری ک میومد سمتم واسم خطو نشون میکشید
گونشو بوسیدم
_کافیه؟!
ازقیافش خندم گرف
بازم بوسیدمش
_شد؟!
+خوب بود،اوم
فک کنم یباردیگه لازمه
گونشو طولانی تربوسیدم
_خب!؟
+ای بگی نگی!
ایندفعه دستموگذاشتم دوطرف صورتشو بوسیدمش
مث خودش عقب نکشیدم تاجایی که نتونه نفس بکشه
اومدم عقب
بالبخند نگاش کردم
+نکن ترانه
_چیکارکردم؟!
+بچه نشو ب منم اونجوری زل نزن نمیرما!
دستموگذاشتم روصورتش دستموگرفت اخ گفتم نگاش خورد ب جای سوختگی دستم کلافه اخم کرد
_چیزی نیست
+اره معلومه! پسره ی عوضیو باید همونجا سر می...
نذاشتم حرفشو تموم کنه
_بلاخره که قراره فرداتموم شه ولش کن
+اخه دخترخوب ببین دستتو
منم کاملاغیرعمد ی بلایی سرش میارم فق ببین!
همینجوری نگاش میکردم اخم میکرد خیلی بامزه میشد پوفتی حرص میخورد
+چیه؟!
سرمو به دوطرف چرخوندم
+بچه ای دیگه
_خیلی بامزه شدی یکم حرص بخورباز
بابیخیالی نگام کرد
با دوتاانگشتم لباشو کشیدم به دوطرف
_ ب این میگن لبخندخو
اشناشو باهاش خیلیم بت میاد
لبخند زورکی دندون نمایی زد برام
یکم کنارم دراز کشیدو بلاخره بعد ازسه ساعت پاشد رفت
گرچه ترجیح میدادم پیشم بخوابه اما خب نمیشد شیدا و شروینم که میومدن دیگه بدتر
تازه چشام گرم شده بود ک صدای روشنکوشنیدم : به به
حداقل ی لباس میپوشیدی
_روشی اصاحال ندارم بلندشم
روشنک زدزیرخنده
رفتوباقرصولیوان اب برگشت
روشنک:دمش گرم، اصا حقتهه نتونی تا دوروزبلند شی...
#دورترین_نزدیک
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پست_جدید #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #تکست_خاص #عاشقانه #love #عشق #دخترونه
۸.۴k
۰۹ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.