(p5)
(p5)
°°°°°°°°°
ا.ت ویو:
اخیشش دلم خنک شدددد...داره ی هر*زه...
خدا رو شکر رسیدم خونه ... موردم...ایییی خدا لعنت کنه این معلم رو(مال ماهم😂)
+مامان...
÷سلام دخترم ..اومدی
+نه هنوز سر کوچم🤣
÷ععع🤣.....خوب مدرسه چه طور بود..
+برم لباسام رو عوض کنم خستم بعد برات میگم...
÷باشه برو دخترم...
▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎
۱۰مین بعد
▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎
هیون وی ویو:
اخیش دلم تنگ شد....باید زود تر از اینا میفهمیدم....اگه ا.ت بره چییی...ای خدااا...نه هم چین چیزی نمیشه...امشب با جی وون حرف میزنم...اره نباید برهه ..نیا...
+مامان چی میگی
÷چی هیچی دخترم ...هیچی...بگو ناهار چی درست کردم
+اممم..نودل
÷نوچ
+مامان🤨...دوبوکی درست کردیی😄
÷ای قربون دختر باهوشم برممم(هیونگ وی مثل مامان نای ایرانی دستشو میزنه به سینه قربون صدقه میرهه😆)
+مامان...کوک کو
÷کوک... کوک...عع...ععهه..رفته شرکت پیش بابات
+مامان چیزی یو مخفی میکنی؟؟؟
÷ن.ن.ننههه..چیرو..
+ولش کن دوبوکی مو بدهه بخورم(لعنت بر مغز مریض😉من که مغزم مریض نیستااا😶🌫️)
÷بیا بخورم مامان...
▪︎▪︎▪︎▪︎
تغییر مکانی :کوک
▪︎▪︎▪︎▪︎
_بکشش
٪ا.ا.امااا رئیس
_گفتم بکشش(بلند)
٪چ.چشمم
¤عزیزان بعدن میفهمید ماجرا چیه
کوک ویو:
اوففف..پسره عوضی...فکر کردی من کلا میره سرم...هه...
¤کوک رفت خونه...نه خونه خودش خونه ...دوست دختره قبلیش...
_این درو باز کننن ...رو باز کنن هانوووللل(بله هانول دوست دختر قبلی کوک...
&هوووو ...چتههه ...چییی چرا اینجای...ها
_................
..........
.............
■□■□■□■□■□■
به نظرتون چه اتفاقی بین هانول و کوک افتاده... توی پارت بعد میگم...:)
▪︎▪︎▪︎
حمایت هم یادتون نرهه...لایک و کامنت و فالوو....
▪︎▪︎▪︎
#فیک
#فیکشن
#وانشات
#فیک_کوک
°°°°°°°°°
ا.ت ویو:
اخیشش دلم خنک شدددد...داره ی هر*زه...
خدا رو شکر رسیدم خونه ... موردم...ایییی خدا لعنت کنه این معلم رو(مال ماهم😂)
+مامان...
÷سلام دخترم ..اومدی
+نه هنوز سر کوچم🤣
÷ععع🤣.....خوب مدرسه چه طور بود..
+برم لباسام رو عوض کنم خستم بعد برات میگم...
÷باشه برو دخترم...
▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎
۱۰مین بعد
▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎
هیون وی ویو:
اخیش دلم تنگ شد....باید زود تر از اینا میفهمیدم....اگه ا.ت بره چییی...ای خدااا...نه هم چین چیزی نمیشه...امشب با جی وون حرف میزنم...اره نباید برهه ..نیا...
+مامان چی میگی
÷چی هیچی دخترم ...هیچی...بگو ناهار چی درست کردم
+اممم..نودل
÷نوچ
+مامان🤨...دوبوکی درست کردیی😄
÷ای قربون دختر باهوشم برممم(هیونگ وی مثل مامان نای ایرانی دستشو میزنه به سینه قربون صدقه میرهه😆)
+مامان...کوک کو
÷کوک... کوک...عع...ععهه..رفته شرکت پیش بابات
+مامان چیزی یو مخفی میکنی؟؟؟
÷ن.ن.ننههه..چیرو..
+ولش کن دوبوکی مو بدهه بخورم(لعنت بر مغز مریض😉من که مغزم مریض نیستااا😶🌫️)
÷بیا بخورم مامان...
▪︎▪︎▪︎▪︎
تغییر مکانی :کوک
▪︎▪︎▪︎▪︎
_بکشش
٪ا.ا.امااا رئیس
_گفتم بکشش(بلند)
٪چ.چشمم
¤عزیزان بعدن میفهمید ماجرا چیه
کوک ویو:
اوففف..پسره عوضی...فکر کردی من کلا میره سرم...هه...
¤کوک رفت خونه...نه خونه خودش خونه ...دوست دختره قبلیش...
_این درو باز کننن ...رو باز کنن هانوووللل(بله هانول دوست دختر قبلی کوک...
&هوووو ...چتههه ...چییی چرا اینجای...ها
_................
..........
.............
■□■□■□■□■□■
به نظرتون چه اتفاقی بین هانول و کوک افتاده... توی پارت بعد میگم...:)
▪︎▪︎▪︎
حمایت هم یادتون نرهه...لایک و کامنت و فالوو....
▪︎▪︎▪︎
#فیک
#فیکشن
#وانشات
#فیک_کوک
۹.۱k
۰۶ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.