نفرتی که تبدیل به عشق شد

نفرتی که تبدیل به عشق شد
P27
+نه عیب ندارد
(ویو ا.ت)
بهر اینکه ارباب رفت وسایلی که داشتم رو جمع کردم و از خونه بیرون زدم تند بدو بدو میکردم سوار اتوبوس شدم تا برم خونم وقتی از اتوبوس پیاده شدم یه ماشین گرفتم که یک راست برم خونه رسیدم در زدم حتما بالا خونه بود
خیلی در زدم ولی کسی باز نکرد در رو حل دادم که باز شد رفتم داخل حیاط خونه پر اشغال بود انکار خیلی وقته کسی اینجا نیس رفتم توی خونه ولی کسی نبود هیچ وسیله ای هم توی خونه بچنبود
پس بابام کجا بود؟
رفتم از همسایه ها پرسیدم گفتن چند شبی هست که کسی خونه نیست انگار بابام اسباب کشی کرده بود راه افتادم دنبال املاک هایی که بابام خیلی به اونجا ها می‌رفت تا خونه پیدا یکی از اون ها بهم یه آدرسی داد گفت ممکنه اونجا باشه رفتم
یه کوچه تنگ و باریک و خلوت هیچکس نبود هیچ خونه ای که بشه اونجا زندگی کرد هم نبود
؟؟؟؟؟!!!؟؟!؟؟
+جیغغغغغغغغغغغغغغغ ننهه.....ولمم.کننننن ....جیغغغغغ
یکی دستش رو گذاشت جلوی دهنم ومحکم گرفته بودم
$ هیسس
دیدگاه ها (۱۱)

نفرتی که تبدیل به عشق شدP28یکی دستش رو گذاشت جلوی دهنم ومحک...

نفرتی که تبدیل به عشق شد.P28 دست ا.ت رو گرفتم و بردمش توی ما...

نفرتی که تبدیل به عشق شدP26_بهتره بخوابی کوچولو (پرش زمانی ب...

توضیح برای پارت ۲۵

پارت یک هزار و یک شبسلام من ا/ت هستم من تو امریکا با پدرم زن...

نفرین شیرین. پارت 1

پارت هدیهپارت چهارم خدایی این کی بود؟اصلا ولش رفتم تو مامانم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط