پارت ³
پارت_³
گفتم: خب الان میاد دنبالمون..
یاسی: حالا با سیاوش میرفتیم دیگه😧
گفتم: نترس😂 کاریت نداره ک
یاسی: نخیر از چی بترسم💪
گفتم: حالاااا😉
با دیدن ماشین رهام رفتم سمتش اما دیدم خودش نیست برگشتم که اون مرده گفت: رها خانوم شما هستین؟؟
برگشتم و گفتم: بله بفرمایید
مرده: رهام نتونست گفت که بیام دنبالتون
گفتم: اها..روبه یاسی گفتم: بریم.
سوار ماشین که شدیم یه اهنگ از فرزاد فرزین پخش میشد
اهنگ عاشقانه:
وقتی یاده تو میوفتم بایدم تو هر نفس
بغضم بگیره..من فراموشی بگیرم اون همه
خاطره رو یادم نمیره..نمیره همه جا با توام
عشقم..همه جا کنارمی واسه همیشه
هرجای دنیا که باشیم..ماکه حسمون بهم عوض
نمیشه..نمیشه..میدونی دوست دارم هرجا باشی
حتی از من اگه جدا شی بازم بغضت تو صدامه و
عشقت تنها تکیه گامه دوست دارم..
دوست دارم ارزومی هرجا میرم روبه رومی
حسم با تو عاشقونس و این حاله من یه نشونس..
......................
من که زندگی ندارم واسه من درد نبودنه تو کم نیست
اره زنده موندم اما زندگی نکردنم دست خودم نیست
دست خودم نیست..شاید از خودت بپرسی عشق دیوونم
چرا ادم نمیشه؟؟ چرا بعد از این همه سال حتی یک شب به تو
حسم عوض نمیشه نمیشه..اخه دوست دارم
هرجا باشی حتی از من اگه جداشی بازم بغضت تو صدامه
و عشقت تنها تکیه گامه دوست دارم..ارزومی هرجا میرم روبه رومی
حسم با تو عاشقونس و این حاله من یه نشونس..
(( فرزاد فرزین ))
این اهنگش خیلی به دلم نشست یادم باشه بعداً دانلودش کنم.
بعد از چند دقیقه رسیدیم اما اونجا خونه ما نبود فک کنم استودیو شون بود. بعد از اینکه از ماشین خارج شدیم وارد ساختمان شدیم و سوار اسانسور شدیم. اون مرده که هنوز اسمش رو نمیدونم طبقه 6 رو زد. بعد از چند مین رسیدیم و از اسانسور خارج شدیم
وارد یه اتاقی شدیم که اصن نگم بهتره کلی ادم بودن که دور یه میزی بودن و داشتن حرف میزدن و رهام و یه پسره دیگه ای که هنوز چهرش معلوم نبود کنار هم بودن و داشتن یه چیزی رو مینوشتن یه مردی هم بود که اونم اسمش رو نمیدونم ولی هیکل خوبی داشت ( به چشم برادری)
حالا اون کلی ادم چهار نفر بودن ها!! 😐
چون اون مرده هیکلی بود من چند نفر حسابش کردم.😐
منو یاسی باهم گفتیم: سلام.
چهار تا کله برگشتن سمت ما خو چیه ادم ندیدین مگ😐 👀
رهام گفت: سلام ابجی خانوم ما چطوری؟؟ سلام یاسی خانوم خوبین؟؟
گفتم: خب الان میاد دنبالمون..
یاسی: حالا با سیاوش میرفتیم دیگه😧
گفتم: نترس😂 کاریت نداره ک
یاسی: نخیر از چی بترسم💪
گفتم: حالاااا😉
با دیدن ماشین رهام رفتم سمتش اما دیدم خودش نیست برگشتم که اون مرده گفت: رها خانوم شما هستین؟؟
برگشتم و گفتم: بله بفرمایید
مرده: رهام نتونست گفت که بیام دنبالتون
گفتم: اها..روبه یاسی گفتم: بریم.
سوار ماشین که شدیم یه اهنگ از فرزاد فرزین پخش میشد
اهنگ عاشقانه:
وقتی یاده تو میوفتم بایدم تو هر نفس
بغضم بگیره..من فراموشی بگیرم اون همه
خاطره رو یادم نمیره..نمیره همه جا با توام
عشقم..همه جا کنارمی واسه همیشه
هرجای دنیا که باشیم..ماکه حسمون بهم عوض
نمیشه..نمیشه..میدونی دوست دارم هرجا باشی
حتی از من اگه جدا شی بازم بغضت تو صدامه و
عشقت تنها تکیه گامه دوست دارم..
دوست دارم ارزومی هرجا میرم روبه رومی
حسم با تو عاشقونس و این حاله من یه نشونس..
......................
من که زندگی ندارم واسه من درد نبودنه تو کم نیست
اره زنده موندم اما زندگی نکردنم دست خودم نیست
دست خودم نیست..شاید از خودت بپرسی عشق دیوونم
چرا ادم نمیشه؟؟ چرا بعد از این همه سال حتی یک شب به تو
حسم عوض نمیشه نمیشه..اخه دوست دارم
هرجا باشی حتی از من اگه جداشی بازم بغضت تو صدامه
و عشقت تنها تکیه گامه دوست دارم..ارزومی هرجا میرم روبه رومی
حسم با تو عاشقونس و این حاله من یه نشونس..
(( فرزاد فرزین ))
این اهنگش خیلی به دلم نشست یادم باشه بعداً دانلودش کنم.
بعد از چند دقیقه رسیدیم اما اونجا خونه ما نبود فک کنم استودیو شون بود. بعد از اینکه از ماشین خارج شدیم وارد ساختمان شدیم و سوار اسانسور شدیم. اون مرده که هنوز اسمش رو نمیدونم طبقه 6 رو زد. بعد از چند مین رسیدیم و از اسانسور خارج شدیم
وارد یه اتاقی شدیم که اصن نگم بهتره کلی ادم بودن که دور یه میزی بودن و داشتن حرف میزدن و رهام و یه پسره دیگه ای که هنوز چهرش معلوم نبود کنار هم بودن و داشتن یه چیزی رو مینوشتن یه مردی هم بود که اونم اسمش رو نمیدونم ولی هیکل خوبی داشت ( به چشم برادری)
حالا اون کلی ادم چهار نفر بودن ها!! 😐
چون اون مرده هیکلی بود من چند نفر حسابش کردم.😐
منو یاسی باهم گفتیم: سلام.
چهار تا کله برگشتن سمت ما خو چیه ادم ندیدین مگ😐 👀
رهام گفت: سلام ابجی خانوم ما چطوری؟؟ سلام یاسی خانوم خوبین؟؟
۶.۵k
۱۲ شهریور ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.