part

#part13
عشق ممنوعه🚫❤️

(forbidden love) ♡

جینای: چند روز از اون روز گذشت نمیدونم ولی خیلی ناراحت شدم!
وی: اون روز فرا رسید من به دانشگاه منتقل شدم و خواننده گیمو ادامه دادم و وارد کمپانی شدم! رفتم در خونه جینای!
جینای: تهیونگ تهیونگ! داری میری!
وی: اره دارم میرم اومدم تا قبل قققبل قبلش باهات خداحافظی کنم!
جینای: باید حتما بری؟!
وی: مجبورم این چیزیه که خودم میخوام تو هم خوب درساتو بخون و یک دانشگاه خوب قبول شو حداقل برای من! بهت سر میزنم و واسه ی اون شب هم متاسفم!
جینای: باشه درسامو میخونم! اشکال نداره! من هیچ از این کارت ناراحت نشدم!
وی: سوگا هم با من میاد پس پسس خداحافظ!
جینای: اروم بغلش کردم و گفتم خداحافظظظ تهیونگی!
وی: خندم گرفته بود!
جینای: خواب مییدم خنده های تهیونگ رو دیدم!
دیدگاه ها (۰)

طبق گزارش کی نیوز یه حکم اجمالی برای شوگا صادر شده حکم پرداخ...

رمان های تهکوک زیاد شده من نگفتم رمان ننویسید اما شما کاری ک...

#part12عشق ممنوعه🚫❤️(forbidden love) ♡جینای: با ضربه های که ...

#part11عشق ممنوعه🚫❤️(forbidden love) ♡جینای: خیلی اذیت شدم! ...

فیک(خواهر ناتنی من) پارت ۱۰

رمان { برادر ناتنی } پارت ۱۳

love Between the Tides⁴(پارت ۴:بی تفاوتی تهیونگ/معنای عشق) ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط