عشق مشکی

عشق مشکی
p26

از زبان ا.ت:
$ا.د:آه تهیونگ چرا این دهاتیو آوردی با اون سفرمون خیلی مضخرف شده

-هه به نظر من با توعه میمون سفر خیلی مضخرف شده یونو؟
$ا.د:میمون قیافته

+تهیونگ:تا ی بلایی سرتون نیاوردم هردوتاتون خفه شین
$ا.د:من خفه شم؟داری با من اینجوری حرف میزنی؟!

+تهیونگ:آره با توام با هردوتونم
-باشه من ساکت میشم فقط به اون غربت بگو ساکت شه

$ا.د:به من میگی غربت دهاتی؟
-اهوم
ا.د پوزخندی زد که جوابشو با پوزخندی پررنگ تر تحویل دادم

به جونگ کوک دقت کردم که خیلی دپ نشسته بود ..........
-هی کوک چته
£جونگ کوک:هیچی
بعد چند مین رسیدیم به دریا و از ماشین پیاده شدیم

منم رفتم رو صندلیش دراز کشیدم
همه پیش هم دراز کشیدیم
ا.د داشت کرم میزد
پوزخندم بیشتر شد

چندتا خانواده هم بودن نسبتا شلوغ بود
£جونگ کوک:ا.ت میای بریم آب بازی
لبخند پررنگی زدم
-چهار پایه ام

دستمو گرفت بلند شدیم رفتیم آب بازی
کوک آبا رو می‌ریخت روم منم جیغ می‌کشیدم و می‌خندیدم

£جونگ کوک:هی ا.ت تا حالا خواهر نداشتم میشه خواهرم شی و به عنوان برادرت روم حساب کنی؟

لبخندی زدم و پامو کوبیدم رو آب جونگ کوک خیس شد
-البته داداش کوکی

£جونگ کوک:میدونم چیکارت کنم فسقلی
بعد کلی آب بازی کردن خسته شدیم و نگاه عصبی تهیونگو روی خودم احساس کردم

-هی کوک تو برو من میرم دسشویی پیدا کنم
جونگ کوک سری تکون داد

رفتم از یکی سوال کردم دستشویی کجاست اونم گفت یکم دوره و مسیرشو بهم نشون داد
منم سری تکون دادم و رفتم
بعد چند مین به دستشویی رسیدم
رفتم تو

خیلی دستشویی قراضه ای بود ولی چاره ای نداشتم
کارمو انجام دادم و از دستشویی اومدم بیرون
دیدگاه ها (۱۴)

عشق مشکی p27از دستشویی اومدم بیرون که با یکی برخورد کردم سرم...

تصادف پارت ۲۴بابای ته:سلام پسرم امشب یه جشن داریم با دوست دخ...

عشق مشکی p25-بریم ساحل لب دریا؟£جونگ کوک:فکر خوبیه پایه ام -...

تصادف پارت ۲۳(ا.ت ویو)همینجوری که تو بغلش بودم سرم رو سینش ب...

قلب یخیپارت ۱۰از زبان ا/ت:غذامون تموم شد منم میخواستم برم دس...

هرزه ی حکومتی پارت ۱ویو ا/ت با صدای آلارم گوشیم بیدار شدم با...

قلب یخیپارت ۱۷از زبان ا/ت:جونگ کوک: من به خودم افتخار میکنم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط