چندشاتی جونگکوک

چندشاتی جونگکوک🪷
درخواستی🎀
part3
^واقعا نمی‌فهمم چی میگی
-خفه شو.. انقدر بی غیرت شدی که به خواهرت تجاوز میکنی ؟
^م..من
-ببند دهنتو حرومزاده
^بابا....
-اسم منو به زبونت نیار، من پسری به اسم سوهو ندارم*عربده*
^ات میکشمت...
جونگکوک یه سیلی به سوهو زد.
-دهنتو ببند... خودت خوب میدونی چقدر روی ات حساس بودم...
^آییی...بابا.. ببخشید
-میگم اسم منو به زبونت نیار
*عربده زد و یه سیلی دیگه زد
^اخ.. ببخشید... معذرت میخوام
-الان با معذرت خواهی تو.. خواهرت حالش خوب میشه؟ البته تو لیاقت اینو نداری که ات خواهرت باشه
^....*چیزی نگفت*
-همین الان.... گم میشی از این‌خونه میری بیرون و دیگه‌هیچ وقت بر نمیگردی، من پسری به اسم سوهو ندارم،
*جونگکوک گفت و سوهو رو از خونه انداخت بیرون و درو بست*
*به سمت ات داخل اتاق برگشت*
-خوبی دخترم؟
+هق.. نه...
-الهی دورت بگردم دختر قشنگم.. الهی بگردم..تقصیر منه، اگر حواسم بهت بود...
+بابا.. تقصیر تو نیست...
گفت و باباشو بغل کرد.
-اگر مامانی بود... پیشت میموند و سوهو بات تجاوز نمی‌کرد...
+هق... بابا..
-جانم؟
+مرسی که هستی..
- دورت بگردم ...بهتری؟
+ تو بغلم کنی بهتر میشم
*جونگکوک ات رو محکمتر بغل کرد و پیشونی دخترشو بوسید*
+دوستت دارم...
- من بیشتر.. فرشته کوچولو


the end
دیدگاه ها (۲۵)

p.1هوای خنک پاییزی سئول، با برگ‌های زرد و نارنجی که کف خیابو...

p.2-ا..ایشون بادیگارد جدید هست؟!میدر برنامه سرشو به معنای آر...

چند شاتی جونگکوک 🪷🩰part2درخواستیات ویوبا‌گریه روی تخت خوابید...

چند شاتی جونگکوک🪷🩰درخواستی🪷🩰part1ات ویوخامه رو روی کیک های ک...

کاش براتون مهم بودم

قاصدک کوچولوی من💔🥀تهیونگ کنار تخت بیمارستان نشسته بود فقط آر...

دوپارتی از چانگبین: (وقتی میری فنساین....)(چند روز بعد تو خو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط