Part

Part18

+اون کوک بود نایون رو میبوسید قدم به قدم داشتم میرفتم عقب باورم نمیشه اون کوک بود سریع دویدم و با گریه از محمونی خارج میشدم که هانا صدام زد ولی هیچی مهم نبود ماشینو برداشتم و پا گذاشتم رو گاز و از محمونی دور شدم تو راه نزدیک بود تصادف کنم که یجا نگه داشتم
+این عشق از اولشم اشتباه بود هیچوقت نباید عاشقش میشدم بچمون چی میشه کوک این محمونی بخاطر بچمون بود چرا اینکارو... هیق... کردی... هیق

روای هانا
~منتظر هانا بودیم که یهو دیدیم با گریه داره میره بیرون منم پشت سرش دویدم
×هانااا ندوووو بچموننن اسیب میبینه
~رونااا بهش نرسیدم تهیونگ
×خوبی
~من خوبم ولی رونا چش شده بود
×نمیدونم بریم از کوک بپرسیم
~رسیدیم داخل یهو کوک جلومون سبز شد
×چرا عرق کردی
_اون نایون هر... زه.. تو لیوانم تحریک کننده ریخته بود رونا کجاست؟
~رونا اومد بالا ولی بعد با گریه اومد پایین
_وای نهههه نکنه دیده
~چیو دیده یهو کوک دوید کوک میکشمتتتت چه گوهی خوردی رونا بلایی سر خودش یا بچش بیاد میکشمتتت
_تا کلمه بچه رو شنیدم سر جام خشکم زد
بچه؟
~اره احمق رونا میخاست بهت بگه امروز
×ینی چی که به من خبر ندادی هانا خانوم
~الان رونا مهم تره زود باید پیداش کنیم
_اره راست میگه داشتم میرفتم که یهو یه پیام برام اومد از طرف رونا
نامه:
+جونگ کوک من فکر میکردم دوستم داری فکر میکردم میشه باهات زندگی کرد و خوشحال بود ولی دوست داشتنت یه اشتباه بود خدافظ
_نه نه رونا اینکارو نکن سریع بهش زنگ زدم ولی خاموش بود ماشینو روشن کردم همه جا مث دیوونه ها دنبالش گشتم ولی نبود که نبود...... رونا کجایی....


پایان فصل 1

نویسنده
https://wisgoon.com/xxvvc
#رمان #فیک #سناریو #واکنشات
#جونگکوک #تهیونگ #جیهوپ #نامجون #جین #جیمین #شوگا #بی_تی_اس #ارمی
ممنون از حمایتتون🤍🌹
دیدگاه ها (۲)

فصل دوم و بزارم؟ تا الان راضی هستید؟

سرنوشت متصل ۲Part 1نوزده سال بعدویو کوکتو این نوزده سال دیگه...

سرنوشت متصل 1Part 17 +که یهو نایون اومد ٪مشتاق دیدار شیم رون...

سرنوشت متصل1 Part16 +یه سال گذشت منو جونگ کوک ازدواج کردیم و...

قلب یخیپارت ۱۵از زبان ا/ت:باهم حرف زدیم و فهمیدم پیام ها درو...

╭────────╮ ‌ ‌ ‌ 𝐚 𝐬𝐢𝐩 𝐨𝐟 𝐲𝐨𝐮 ‌ ╰────────╯جـ...

روانی منP38

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط