part 17.
part 17.
شوگا ویو
شوگا: بسههه جین برو ببین ا.ت حالش خوبه تو اتاقش
جین: هوفف باشه
نامجون: هوفف چرا باهاش این کا رو کردی
شوگا: فضولیش به هیچکس نیومده
جین: ش شوگا ا ا.ت...
شوگا: ا.ت چی
جین: ا.ت نیستش
جیمین: جونگ کوک هم نیست
شوگا: چییییی (داد) یعنی چی نیستش(شروع کرد به همه چی رو شکستن)
جین: آروم باشش پیداش میکنیم
شوگا: من میدونم جونگ کوک اون و فراریییی داده(داد)
جین: چرا باید همچین کاری کنه(داد)
شوگا: چون بهش حس داشت میفهمی حس داشت (داد و عصبی)
نامجون: آروم باش شوگا پیداشون میکنیم
جونگ کوک ویو
کم کم داشت شب میشد ا.ت هم رفته بود توی یکی از اتاق ها خوابیده بود مطمئنم شوگا تا الان فهمیده که من ا.ت و دزدیدم
هه ا.ت ماله منه الان مطمئنن منو میکشه
ولی من اونقدرا هم زرنگ هستم که بتونم ا.ت و پیش خودم نگه دارم شوگا نمیتونه مارو پیدا کنه
رفتم تو اتاق ا.ت ببین راحت خوابیده یا نه واقعا کیوت بود حتی موقع خواب کیوت تر هم میشه
دلم میخواست بخورمش هوفف خودمم رفتم
گرفتم خوابیدم
لایک:۲۰
ادمین: به قرآن لایک نکنی با ملاقه ی جین خودم میوفتم دنبالت
شوگا ویو
شوگا: بسههه جین برو ببین ا.ت حالش خوبه تو اتاقش
جین: هوفف باشه
نامجون: هوفف چرا باهاش این کا رو کردی
شوگا: فضولیش به هیچکس نیومده
جین: ش شوگا ا ا.ت...
شوگا: ا.ت چی
جین: ا.ت نیستش
جیمین: جونگ کوک هم نیست
شوگا: چییییی (داد) یعنی چی نیستش(شروع کرد به همه چی رو شکستن)
جین: آروم باشش پیداش میکنیم
شوگا: من میدونم جونگ کوک اون و فراریییی داده(داد)
جین: چرا باید همچین کاری کنه(داد)
شوگا: چون بهش حس داشت میفهمی حس داشت (داد و عصبی)
نامجون: آروم باش شوگا پیداشون میکنیم
جونگ کوک ویو
کم کم داشت شب میشد ا.ت هم رفته بود توی یکی از اتاق ها خوابیده بود مطمئنم شوگا تا الان فهمیده که من ا.ت و دزدیدم
هه ا.ت ماله منه الان مطمئنن منو میکشه
ولی من اونقدرا هم زرنگ هستم که بتونم ا.ت و پیش خودم نگه دارم شوگا نمیتونه مارو پیدا کنه
رفتم تو اتاق ا.ت ببین راحت خوابیده یا نه واقعا کیوت بود حتی موقع خواب کیوت تر هم میشه
دلم میخواست بخورمش هوفف خودمم رفتم
گرفتم خوابیدم
لایک:۲۰
ادمین: به قرآن لایک نکنی با ملاقه ی جین خودم میوفتم دنبالت
۷.۸k
۲۶ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.