𝒰𝓃𝓀𝓃𝑜𝓌𝓃 𝒹𝑒𝓈𝓉𝒾𝓃𝒶𝓉𝒾𝑜𝓃

𝒰𝓃𝓀𝓃𝑜𝓌𝓃 𝒹𝑒𝓈𝓉𝒾𝓃𝒶𝓉𝒾𝑜𝓃
𝐏𝐚𝐫𝐭:⁸²
+″چشمام رو باز کردم که دیدم یه جای تاریکم و با طناب دستام رو بستن...تازه متوجه شدم موقعی که بیهوش بودم یو رام بغلم بود...لعنت بهت جانگ شیک ″
+دستامو باز کنید...این یه دستوره...جانگ شیکککک...حرو*مزاده
جانگ شیک:هوپ هوپ میبینم که از وقتی ملکه شدی زبونتم دراز تر شده ؟
+بچم! پسرم...اون کجاست ؟
جانگ شیک:اوهوووو...اروم! ولیعهد جاش امنه...اما قول نمیدم جای مادرش امن باشه! اینطور نیست یون هو؟(نیشخند)
+یون...یون هو؟
یون هو؛بله ارباب(خنده)
+تو...توو...توعه عوضی به اعتماد جونگ‌کوک به خودت خیانت کردی!(عصبی،داد)
یون هو: میتونست بهم اعتماد نکنه...ملکه!
+عوضی...همتون...همتون تقاضای کاری که کردین رو پس میدین...خودم..خودم با دستای خودم میکشمتون(داد)
جانگ شیک:اگر تو و اون شوهرت نمردین با کمال میل(خنده)
+جونگ کوک...اون کجاست؟
جانگ شیک:براش نامه فرستادیم!
+منو ببر پیش پسرم!
جانگ شیک:امر دیگه ایی ملکه؟
+شوخی نمیکنم!منو ببر پیشش..
جانگ شیک: گروگان گیری با همین طناب و صندلی جذابه!
+عوضی...حروم*زاده