مروارید آبی

مروارید آبی ²
Part ²⁰

فلش بک به هشت ساعت بعد*
ویو لوگان
وقت ناهار بود که خانم پارک اومد سمتم
پ/ و رئیس کارتون داره
=باشه الان میرم (سرد)
پ/ و خوبه
کمی روی میز و مرتب کردم و به سمت اتاق مدیریت رفتم در زدم و واردش شدم
تق تق تق*
~ بفرمایید
=سلام کارم داشتید؟
~ بله بشینید
اشاره به صندلی *
~ این قرار داد هست لطفا موافقت کنید و در صورت موافق امصا کنید
قرار داد میده به لوگان*
=هوم... یک دقیقه بعد*
= خوبه موافق هستم
~ پس لطفا امضا کنید
=بله؛ بفرمایید
~ مشکلی که ندارید
=نه
~ خیلع خب کاری ندارید میتونید برید
=نه ممنون
ویو لوگان
بعد از امضا کردن قرار داد از اتاق خارج شدم و به سمت اسانسور رفتم تا برم به بوفه، وقتی رفتم بوفه شرکت یه قهوه واسه خودم ریختم و نشستم روی صندلی که همون دختره یا بهتر بگم پارک اومد داخل بوفه بدون اعتنا به من یه قهوه ریخت و با کمی فاصله نشست روی اون یکی صندلی بوفه نشست و گوشیش و از جیبش دراورد و مشغول شد پنج دقیقه ای شد که اونجا بودیم و منم قهوه ام تموم شد بلند شدم که پاشم برم که بلخره سکوت شکسته شد
پ/ و چرا اینجوری رفتار میکنی؟
= ها؟
ویانا ایرپاد و از گوشش در میاره *
پ/ و بله؟
= فکر کردم با منی
پ/ و نه دارم تلفن حرف میزنم
=صحیح
برگشت و به راهش ادامه داد*
ویو ویانا
اول که دیدمش گفتم حتما از اون پسرایی که میخواد طلب توجه کنه است
ولی وقتی کمی باهم حرف زدیم و خیلی سرد حرف میزد با من ولی با اقایون نه خیلی دقت کردم به کاراش از تو دوربین که اون بخش و نگاه میکردم متوجه شدم که اون حتی اصلا به بقیه دخترای اونجا نگاه هم نمیکنه
یا دوست دختر داره یا نه خیلی عاقلانه رفتار میکنه خیلی دوست دارم باهاش اشنا شم و خانواده اشو ببینم چون قطعا همچین پسرایی یا خوب تربیت شدن یا حداقل یه زخمی از گذشته خوردن
وقتی گفتم چرا اینجوری رفتار میکنی
تظاهر کردم با دوستم حرف میزنم ولی در اصل داشتم با خودش حرف میزنم که ببینم واکنشش چیه


شرط بالا سی نشه چون حمایتتون کمه نمیزارم

#رمان #فیک #سناریو #واکنشات
#جونگکوک #تهیونگ #جیهوپ #نامجون #جین #جیمین #شوگا #بی_تی_اس #ارمی
دیدگاه ها (۴۲)

هفتمین عشق Part 45م/ه: چه پسر با ادبی هستی تهیونگ: ممنون خال...

هفتمین عشق Part46_ پریود چیه؟ +ای خاک تو سرت نکنن ات این چی ...

مروارید آبی²Part ¹⁹فلش بک به شرکت*ویو لوگان یه بیست دقیقه ای...

مروارید آبی²Part ¹⁸مرده وقتی صفحه دوم مشخصات و دید با کمی تع...

Love and hate { عـشـق و نـفـرت }" part 6 " ویو ا.ت : جونگکوک...

{مافیای من}{پارت ۶}ویو تهیونگ # بعد کلی حرف زدن با یونگی بلن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط