Part60
Part60
((لیسو))
پامو رو پدال گاز فشار میدادم تا سریع تر برسم کنار پل
~لعنتتتتت به مننننننن… خب لعنتیییییی اگه دوسم نداشتییی ..اگه کس دیگه ای بود چراااااااا بهم دروغ گفتیییییی هااااااا(تو ماشین تک و تنها داد میزدم)
یکم بعد رسیدم و سریع ترمز زدم جوری که صداش همه جا پیچید و اون برگشت سمتم ..با چشمای قرمز و پر از اشکش با اون شیشه مشروب تو دستش به چراغای ماشین من نگاه میکرد ..ساعت حدودا 10 شب بود ..از ماشین پیاده شدمو به سمتش رفتم…
((ا/ت (تو ایران))
مادر ا/ت:بیدار شین ..رسیدیم خونه ..بیاین برین تو اتاق بخوابین ..
کوک بیدار شد اما من همچنان مقاومت میکردم
+اووم نمیخوام ..بزار بخوابم
×خیلی خب تنبل…
دستاشو زیر پاو کمرم برد و بغلم کرد ..داخل خونه توی اتاقم روی تخت گذاشتتم
+خودتم بیا پیشم بخواب
×باشه بزار درو ببندم
یکم رفتم کنار تا اونم بتونه رو تخت یه نفره من جا شه بعد از اینکه خوابید خودمو تو بغلش جا دادمو هر دو خوابیدیم
+(خمیاره کشیدم) اووم.. اخ
×بیدار شدی?
+مثل تو فیلما بهم خیره شده بودی?
×اوهوم
+(خندیدم) کی بیدار شدی?
×یکم پیش
+اوووم کاش هیچ وفت تموم نشه ..دلم میخواد همیشه همینطوری تو بغلت باشم ..
×یکم دیگه میشه ..وقتی رسما زنم بشی ..همیشه کنار خودمی
+بیا بریم پیش بقیه
×بریم
از اتاق بیرون رفتیم
بابای ا/ت: جونگ کوک بیا یکم حرف بزنیم
×بله بابا
بابا تک به تک جمله هاشو شمرده شمرده میگفت و اون مترجم ترجمه میکرد
بابای ا/ت: دخترمو دوست داری?
×بله
بابای ا/ت: یبار دیگه میپرسم ..دختر منو دوست داری?
×بله
بابای ا/ت: برای اطمینان یبار دیگه هم میپرسم ..دختر منو دوست داری?
×بله
((لیسو))
پامو رو پدال گاز فشار میدادم تا سریع تر برسم کنار پل
~لعنتتتتت به مننننننن… خب لعنتیییییی اگه دوسم نداشتییی ..اگه کس دیگه ای بود چراااااااا بهم دروغ گفتیییییی هااااااا(تو ماشین تک و تنها داد میزدم)
یکم بعد رسیدم و سریع ترمز زدم جوری که صداش همه جا پیچید و اون برگشت سمتم ..با چشمای قرمز و پر از اشکش با اون شیشه مشروب تو دستش به چراغای ماشین من نگاه میکرد ..ساعت حدودا 10 شب بود ..از ماشین پیاده شدمو به سمتش رفتم…
((ا/ت (تو ایران))
مادر ا/ت:بیدار شین ..رسیدیم خونه ..بیاین برین تو اتاق بخوابین ..
کوک بیدار شد اما من همچنان مقاومت میکردم
+اووم نمیخوام ..بزار بخوابم
×خیلی خب تنبل…
دستاشو زیر پاو کمرم برد و بغلم کرد ..داخل خونه توی اتاقم روی تخت گذاشتتم
+خودتم بیا پیشم بخواب
×باشه بزار درو ببندم
یکم رفتم کنار تا اونم بتونه رو تخت یه نفره من جا شه بعد از اینکه خوابید خودمو تو بغلش جا دادمو هر دو خوابیدیم
+(خمیاره کشیدم) اووم.. اخ
×بیدار شدی?
+مثل تو فیلما بهم خیره شده بودی?
×اوهوم
+(خندیدم) کی بیدار شدی?
×یکم پیش
+اوووم کاش هیچ وفت تموم نشه ..دلم میخواد همیشه همینطوری تو بغلت باشم ..
×یکم دیگه میشه ..وقتی رسما زنم بشی ..همیشه کنار خودمی
+بیا بریم پیش بقیه
×بریم
از اتاق بیرون رفتیم
بابای ا/ت: جونگ کوک بیا یکم حرف بزنیم
×بله بابا
بابا تک به تک جمله هاشو شمرده شمرده میگفت و اون مترجم ترجمه میکرد
بابای ا/ت: دخترمو دوست داری?
×بله
بابای ا/ت: یبار دیگه میپرسم ..دختر منو دوست داری?
×بله
بابای ا/ت: برای اطمینان یبار دیگه هم میپرسم ..دختر منو دوست داری?
×بله
۷.۶k
۰۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.