حدودا پنج ساعت… خب اینارو بپوشش… ایییش نگاه کن دامنم خیس
حدودا پنج ساعت… خب اینارو بپوشش… ایییش نگاه کن دامنم خیس شد نشستم رو پات… گونمو بوسیدو از ماشین پیاده شدم
مادر ا/ت: من میرم وسایلو بزارم تو ماشین
+نههههههه… خودم میزارم… کوک داره لباس عوض میکنه
مادر ا/ت: (خندید) خبببب باباااااااا… نترس نمیخورمششش… من خودم شوهر دارممم.. بیا خودت ببر تو ماشین
بابا و داداشم خندشون گرفته بود
سمت ماشین رفتم که پیاده شد… لعنتی اخه چرا انقدر جذابه?? موهاش خیس بود و این خواستنی ترش میکرد… نفس عمیقی کشیدم ..
×من میزارمشون صندوق عقب
+باشه
×چرا اینطوری نگام میکنی… ??!!
+فردا اگه انقدر جذاب و خوشتیپ بشی چادر سرت میکنماااااا(با لحن جدی گفتم)
×(قهقههه میزد) چادر مشکی یا چادر گل دار ??????
+کوک من شوخی ندارم ..اصلا دلم نمیخواد قاتل دخترای فامیل بشم ..فهمیدی یا نه?!
×فهمیدم عشقم فهمیدممممم.. باشه
+خوبه ..افلین
سوار ماشین شدیمو درجا منو کوک رو صندلی عقب تو بغل هم خوابمون برد…
((خونه دخترا تو کره))
میرا: دلم واسه ا/ت تنگ شدهه
رز : تازه دوروزه که رفتن بابا
میرا: عووف میرم یه زنگ به جیهوپ بزنم ..
رز: میخوای بگیم پسرا بیان اینجا?
میرا: اخه الان شبه
لیسو : خوبه الان به ته ته میگم
ته ته : الو ..بله لیسو (یه طور خاصی گفت)
لیسو : خواب بودی عشقم?
ته ته: اوهوم..
لیسو : بخواب بخواب شب بخیرر
ته ته: لوسیی دلم میخوادت
لیسو: ها?? لوسی? لوسی کیه?
ته ته : لوسی میشه ..بیام پیشت?
لیسو: تهیونگ تو مستی?????????!!!!!!!!!!!!
ته ته : هااا???کی??? مننننن??????? نههه بابااا. (میخندید ..اون مست بود)
لیسو: تهیونگ کجایی??
ته ته : کنار پل وایسادم.. میخوام برم پیش لوسی… دلم براش… براش تنگ شده (بغض داشت)
لیسو: (گریه میکرد) عوضیییی لوسییی کیههه??
گوشی رو قطع کرد
-خوبی??? لوسی کیه?? لیسووو حرف بزن
~فکر کنم یکی دیگه.. یه دختر دیگه تو زندگیشه اونجو.. مست کرده بود و همش میگفت… میگفت میخواد بره پیش لوسی ..
میرا: خودکشی نکنه یه وقت!! :|
با حرفی که میرا زد وجود لیسو یخ زد
#loveme°•
༄@btsroman7777༄
مادر ا/ت: من میرم وسایلو بزارم تو ماشین
+نههههههه… خودم میزارم… کوک داره لباس عوض میکنه
مادر ا/ت: (خندید) خبببب باباااااااا… نترس نمیخورمششش… من خودم شوهر دارممم.. بیا خودت ببر تو ماشین
بابا و داداشم خندشون گرفته بود
سمت ماشین رفتم که پیاده شد… لعنتی اخه چرا انقدر جذابه?? موهاش خیس بود و این خواستنی ترش میکرد… نفس عمیقی کشیدم ..
×من میزارمشون صندوق عقب
+باشه
×چرا اینطوری نگام میکنی… ??!!
+فردا اگه انقدر جذاب و خوشتیپ بشی چادر سرت میکنماااااا(با لحن جدی گفتم)
×(قهقههه میزد) چادر مشکی یا چادر گل دار ??????
+کوک من شوخی ندارم ..اصلا دلم نمیخواد قاتل دخترای فامیل بشم ..فهمیدی یا نه?!
×فهمیدم عشقم فهمیدممممم.. باشه
+خوبه ..افلین
سوار ماشین شدیمو درجا منو کوک رو صندلی عقب تو بغل هم خوابمون برد…
((خونه دخترا تو کره))
میرا: دلم واسه ا/ت تنگ شدهه
رز : تازه دوروزه که رفتن بابا
میرا: عووف میرم یه زنگ به جیهوپ بزنم ..
رز: میخوای بگیم پسرا بیان اینجا?
میرا: اخه الان شبه
لیسو : خوبه الان به ته ته میگم
ته ته : الو ..بله لیسو (یه طور خاصی گفت)
لیسو : خواب بودی عشقم?
ته ته: اوهوم..
لیسو : بخواب بخواب شب بخیرر
ته ته: لوسیی دلم میخوادت
لیسو: ها?? لوسی? لوسی کیه?
ته ته : لوسی میشه ..بیام پیشت?
لیسو: تهیونگ تو مستی?????????!!!!!!!!!!!!
ته ته : هااا???کی??? مننننن??????? نههه بابااا. (میخندید ..اون مست بود)
لیسو: تهیونگ کجایی??
ته ته : کنار پل وایسادم.. میخوام برم پیش لوسی… دلم براش… براش تنگ شده (بغض داشت)
لیسو: (گریه میکرد) عوضیییی لوسییی کیههه??
گوشی رو قطع کرد
-خوبی??? لوسی کیه?? لیسووو حرف بزن
~فکر کنم یکی دیگه.. یه دختر دیگه تو زندگیشه اونجو.. مست کرده بود و همش میگفت… میگفت میخواد بره پیش لوسی ..
میرا: خودکشی نکنه یه وقت!! :|
با حرفی که میرا زد وجود لیسو یخ زد
#loveme°•
༄@btsroman7777༄
۸.۸k
۰۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.