آنجا یک قهوه خانه بود
آنجا یک قهوه خانه بود،
اما ننشستیم به نوشیدن دوتا استکان چای.
چرا؟
دنیا خراب میشد اگر دقایقی آنجا مینشستیم
و نفری یک استکان چای میخوردیم ؟
عجله... همیشه عجله!
کدام گوری میخواستم بروم؟
«من به بهانهی رسیدن به زندگی،
همیشه زندگی را کشتهام»
#محمود_دولت_آبادی
اما ننشستیم به نوشیدن دوتا استکان چای.
چرا؟
دنیا خراب میشد اگر دقایقی آنجا مینشستیم
و نفری یک استکان چای میخوردیم ؟
عجله... همیشه عجله!
کدام گوری میخواستم بروم؟
«من به بهانهی رسیدن به زندگی،
همیشه زندگی را کشتهام»
#محمود_دولت_آبادی
- ۷.۹k
- ۲۵ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط