فیک
#فیک
#نوازش_باد
Part³⁴
دیگه نتونستم جلو خودمو بگیرم همه چیزو گفتم از اول تا آخر
+خب نامجون ببین من..من مجبور بودم برم مجبور بودم جیمینو تنها بزارم
_چرا؟
+وای نامجون چیزه..ببین من اون روزی ک دیدم جیمین داره بهم خیانت میکنه و جلوم یکی دیگه رو بوسید میخاستم تلافی کنم به خاطر همین رفتم سراغ کاری ک جیمین ازش بدش میومد
رفتم توی ی بار کار کردم کار خیلی آسونی بهم دادن پاک کردن گوش مردا ولی خب تو خودت میدونی این چیه (بچه ها اگه نمیدونید بگید تا بهتون بگم منظورشو)ولی قبول کردم باید لج جیمینو در میاوردم بعد ۲ هفته کار کردن توی بار جیمین ی روز ک اومده بود بار منو دید ولی من طوری رفتار کردم ک انگار ندیدمش میخاست بیاد سمتم خوشحال بودم ک قراره رگ غیرتش بزنه بالا ولی تا اون اومد نزدیکم شه ی مرد بزرگ هیکل اومد جلوم و منو برد توی اتاق جیمین اومد و با نشت و آقا میزد به در تا بازش کنیم ولی مرده نزاشت باز کنم درو جلوی دهنمو گرفته بود و بهم گفت اگه میخای بلائی سر دوست پسرت نیاد تکون نخور و جیکتم در نیاد فقط یکم همراهی کن ولی من بهش اجازه نمیدادم اونم ک دید اجازه نمیدم لیوان و برداشت و شکوند و ی تیکشو برداشت و اومد سمتم و دستمو برید منم جیغم رفت تو هوا همون لحظه
#نوازش_باد
Part³⁴
دیگه نتونستم جلو خودمو بگیرم همه چیزو گفتم از اول تا آخر
+خب نامجون ببین من..من مجبور بودم برم مجبور بودم جیمینو تنها بزارم
_چرا؟
+وای نامجون چیزه..ببین من اون روزی ک دیدم جیمین داره بهم خیانت میکنه و جلوم یکی دیگه رو بوسید میخاستم تلافی کنم به خاطر همین رفتم سراغ کاری ک جیمین ازش بدش میومد
رفتم توی ی بار کار کردم کار خیلی آسونی بهم دادن پاک کردن گوش مردا ولی خب تو خودت میدونی این چیه (بچه ها اگه نمیدونید بگید تا بهتون بگم منظورشو)ولی قبول کردم باید لج جیمینو در میاوردم بعد ۲ هفته کار کردن توی بار جیمین ی روز ک اومده بود بار منو دید ولی من طوری رفتار کردم ک انگار ندیدمش میخاست بیاد سمتم خوشحال بودم ک قراره رگ غیرتش بزنه بالا ولی تا اون اومد نزدیکم شه ی مرد بزرگ هیکل اومد جلوم و منو برد توی اتاق جیمین اومد و با نشت و آقا میزد به در تا بازش کنیم ولی مرده نزاشت باز کنم درو جلوی دهنمو گرفته بود و بهم گفت اگه میخای بلائی سر دوست پسرت نیاد تکون نخور و جیکتم در نیاد فقط یکم همراهی کن ولی من بهش اجازه نمیدادم اونم ک دید اجازه نمیدم لیوان و برداشت و شکوند و ی تیکشو برداشت و اومد سمتم و دستمو برید منم جیغم رفت تو هوا همون لحظه
۱۰.۶k
۱۷ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.