مافیاعاشق

#مافیا_عاشق
پارت 20🍷(پارت اخر🫶🏻)


(۳سال بعد)

ویو ات
من بعد از اون روز از ته دو تا بچه حامله شدم و ته همون روزی که فهمید حاملم
عروسی رو برگزار کرد و به
اصراره من عروسی کوچیک برگزار کردیم
و الان که سه سال شده
بچمون سه سالشه و یکیشون دختر و این یکی پسره اسم یکیشون لونا و یکی دیگه که پسره سوهوگذاشتم
و یه چیز بد اینه که
کوک و یونا نتونستن بچه دار شن چون یونا وقتی تست داد منفی بود و وقتی رفت پیشه دکتر دکتر گفت نمیتونه حامله بشه ولی درمان داره
اون موقع خیلی حاله یونا بد بود و منو و ته و کوک کنارش بودیم و ناراحتیش رو رفع کردیم الان یونا حاملست و بچش ۷ ماهشه
ما زندگیه خیلی خوبی داریم
و با بچمون زندگیمون روشن تر شد

پایان
#جیم_ات
دیدگاه ها (۱)

ممنون از حمایت هاتون🥺🥺

رمان_جونگکوک_مافیاسلام من ا. ت هستم دارم میرم پیش دوست پسرم ...

#مافیا_عاشق پارت 19🍷_شما هیجا نمیرید یکم تحمل کنید تا هفته ی...

#مافیا_عاشق پارت 18🍷+کارات خوب پیش میره؟ _ارع، ببینم تو نارا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط