ات ویو

ات ویو
تموم شد ازادشون کردم
: مطمعنی نمی یان سراغمون؟؟؟
+گفتم بهشون دفعه ی بعد یکتون کشته می شه
: عاها.....
+حالت خوبه؟ رنگت پریده
: خو.... خوبم...... نگر...... نگران نباش
یهو دیدم بدن دایون ت دستامه
+دایون دایون( اروم )
اما بیدار نشد
وایییی خیلی ترسیدم

فردا ت بیمارستان

دکتر:خب خانم ایشون باردارن من معلمو نیست از کی باردارن
+چی؟
دوییدم سمت اتاقش
+دایون ت با......
دایون( اروم)
: ات یکی هق بهم اون هق روز ک هق رفتیم بار هق تج*اوز کرد هق بعد الان ک هق باند بی تی اسو دیدم هق فهمیدم یکی هق از اونا بوده هق
+کدوم یکی از اون کله خرا( داد)
: اونی ک اسمش هق اسمش.... هققققق
انگار زبون بهترین دوستم نمی چرخید ک برم کار اون عوضی رو تموم کنم
+دایون کدومشون
: هققققق
یهو دیدم بچه ها اومدن
دیدگاه ها (۰)

ات ویوماجرا رو تعریف کردن و اونا هم عصبانی شدن+دایون بگو کدو...

ات ویوعوضی اونا ب چ جرعتی ب دوست من تج*اوز کردن خودم با دستا...

سناریووقتی غذا درست می کنینامجون:بد نبودات:عععع نامی( کیوت)ن...

کوک ویودر حال بوسیدنش بودم و لم*سش می کردم ک هلم داد +کوک من...

فیک مافیای سیاه من part 3

𝚙𝚊𝚛𝚝7ویو ات سرمو برگردوندم که با صورت درهم ریخته کوک مواجه ش...

پارت آخرآنچه گذشت: از دستشویی امدم بیرون که دیدم......یهو یو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط