عشق گمشده

عشق گمشده
p1

ا.ت ویو
ا.ت هستم 22 سالمه
گوشیم زنگ خورد
جی هو بود
جی هون دستیارمه پسر بدی نی
جواب دادم
ا.ت: بله
جی هون : سلام قربان
ا.ت:سلام
جی هون: میگم به ی مهمونی دعوت شدین
همه باند های مافیا هستن
ا.ت : زمانش کیه؟
جی هون: فردا عصر ساعت 6:30
ا.ت : اوکی
جی هون : کاری ندارید قربان
ا.ت: ن بای
جی هون: خداحافظ
گوشی و قطع کردم جی هو گفت همه باند های مافیا تو مهمونی هستن پس کیم تهیونگ هم هست باند من و تهیونگ بزرگترین باند کره هست ولی ما تاحالا همدیگرو ندیدیم کنجکاوم ببینمش میگن همه ی دخترا روش کراشن(پس چی😏)
ولش اینارو حوصلم سر رفته بود رفتم پایین اجوما و خدمتکارا داشتن عمارت و تمیز می‌کردن
ا.ت : سلام اجوما
اجوما: سلام دخترم
همو بغل کردیم
اجوما زن خوبیه خیلی مهربونه عین مادرمه
ا.ت : اجوما خیلی کار کردی یکم استراحت کن
اجوما : ن دخترم کلی کار مونده
ا.ت: ولش کن بقیه خدمتکارا هستن
اجوما: ن اونا دست تنهان باید کمکشون کنم
ا.ت : ولش کن بعداً کارا رو می‌کنی یکم استراحت کن کمر درد میگیری
اجوما : باشه دخترم ممنون
ا.ت: من میرم بیرون
اجوما : باشه دخترم مراقب باش
ا.ت : باش خدافظ
اجوما : خدافظ دخترم
تصمیم گرفتم برم بیرون خرید کنم رفتم سوار ماشین شدم حرکت کردم سمت فروشگاه
&آشا&
دیدگاه ها (۲)

عشق گمشده p2ویو تهیونگ تهیونگ هستم قبلا ی بار کسی رو دوست دا...

عشق گمشده p3ویو ا.ت رفتم کلی خرید کردم خسته شدم رفتم خونه ش...

معرفی فیک نام : عشق گمشده ژانر: مافیایی، عاشقانه تعداد پ...

بچه ها این و حمایت کنین فیک هاش خیلی قشنگه🙃سلام بچه ها متاسف...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط