ویو آت

ویو آت
امیدوارم بتونم فرار کنم من نمیخوام کلفتی اینو بکنم رفتم تو آشپزخونه و اجوما بهم کار گفت داشتم نرده هارو تمیز میکردم که یه دختری که تقریبا یازده ساله میزد رو بزور آوردن تو عمارت داشت گریه میکرد بردنش تو اتاق تهیونگ
ویو تهیونگ
تو اتاقم بودم که در زدن
+بیا تو
√قربان این داشت مارو دید میزد برای برده بودن اوردیمش
•چی میگین من مدرسه دارم ولم کنین گریه
+خب کوچولو از این به بعد اینجا خونه توعه یعنی تو برده منی
•همونا که تو فیلما باید برا اربابشون تعظیم کنن و اربابشون به اونا تج..اوز میکنه و عذابشون میده و اونا حق ندارن ازش سرپیچی کنن؟
+پیاز داغش و زیاد نکن بچه تو برده منی حرفمو گوش میدز ازم سرپیچی نمیکنی اگه کار اشتباهی کنی شکنجه میشی
•ببخشید دیگه دید نمی‌زنم آزادم کن خواهش میکنم من مامانمو میخواممممم
+کوچولو الان تو مال منی این لباسم بگیر بپوش (عکس لباس برده هارو یادتون میاد؟اون ساده هرو داد)
•نمیخواممم
و بعد بدو بدو فرار کرد
+بگیریدش
رفتم پایین دیدم ات داره با تعجب اونارو نگاه می‌کنه که اون دختره رو گرفتن
+ببرینش اتاق شکنجه تا بیام
ویو آت
این تهیونگ روانی میزنه اینو می‌کشه بدو بدو رفتم و دست دختره و از بادیگارد گرفتم
پارت هدیه تولد
دیدگاه ها (۱)

_خجالت بکش بچه رو میخوای بزنی+چیه به تو ربطی داره؟؟_نه تو غی...

https://wisgoon.com/hlialvi31پیج برا وقتی که مسدود شدم همه ف...

_مامان و بابا لطفا بس کنین وگرنه جونتون تو خطر میوفته این ما...

_خ..خب چو...چون نمی‌خواستم رو...رو دست خا..خانوادم..خرج بندا...

پارت ۱۱# حلقه_سکوت تهیونگ:😂ات : ایش بزار برم میخوام برم حما...

دیدار اول ..

جیمین فیک زندگی پارت ۸۷#ویو ات بدو بدو بدو همینجوریش هم دیر ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط