پارت203
#پارت203
در رو براش باز کردم وادارش کردم که سوار شه تمام این مدت با چشمای گرد شده به من نگاه میکرد
نیمچه لبخندی بهش زدم و در رو بستم ماشین رو دور زدم در سمت راننده رو باز کردم
خودمن سوار شدم همین که سوار شدم با صدایی که تعجب توش موج میزد گفت:
داری چیکار میکنی؟
شیطون گفتم: بخدا کاری نمیکنم!
گیج گفت:یعنی چی؟!
پوکر نگاهش کردم و سری به عنوان تاسف تکون دادم و ماشین رو، روشن کردم که صدای اعتراضش بلند شد:
آرررش با توام بگو میخوایم کجا بریم؟
همین طور که از پارکیگ ماشین رو در میاوردم گفتم:
میریم یکم برگردیم!
متعجب گفت: منو تو؟!
پوفی کشیدم: پ ن پ آدم و هوا
ایشی گفت و نگاهشو به بیرون دوخت، جو ماشین داشت خیلی سنگین میشد برای همین دستمو سمت ضبط بردم و شروع کردم به بالا و پایین آهنگا و رو آهنگ تتلو دستم ثابت موند
موزیک رو پلی کردم
عزیزم عاشقا میدونی که بلند پروازم
اصن یه دنیا میسازم خودمم واست
هرجایی که تو باشی من هستم بازم
خنده هات چه شیرین اما غلط اندازن..
فیری دلیوری داره لبام واسه تو
"با اوج اهنگ مهسا برگشت و تو چشمام نگاه کرد منم بهش نگاه کردم"
فیری دلیوری همین الان با ی گل
هرچی که میخوای لب تر کن
منم که حرفی ندارم در کل
"شیطون با دستم ضرب گرفتم رو فرمون مشغول خوندن با آهنگ شدم"
فیری دلیوری داره لبام واسه تو
فیری دلیوری همین الان با ی گل
هرچی که میخوای لب تر کن
منم که حرفی ندارم در کل
"لبخندی زد و سری به عنوان تاسف تکون داد که بلند زمزمه کردم:"
بزن با خنده هات شلو پلم کن
عودو بچاق بساط شمعو علم کن
بزار که دور کنم شرو من از تو
یه دیقه نیستم همه شهرو خبر کن
دوباره بیا تمام قد بغلم
که این آدمای دورو بد دقلن
ببین مثل ما مگه چند نفرن
که به این خوبی و چفت و کم ضررن
کلک
با تو اصن غم سیری چند
درک
بزارن برن مگه کم سیرشن
نمک
"به اینجا که رسید مهسا هم شروع کرد همخونی کردن باهام"
همیشه همه جا هستی پیشم
بقیا صوتی بودن بیا من تصویریشم
مارادونا رو میشناسی من هم تیمیشم
فیری دلیوری داره لبام واسه تو
"به لباش اشاره کرد که ناخداگاه نگاهم رو لباش ثابت موند"
فیری دلیوری همین الان با یه گل
هرچی که میخوای لب تر کن
منم که حرفی ندارم در کل
فیری دلیوری داره لبام واسه تو
در رو براش باز کردم وادارش کردم که سوار شه تمام این مدت با چشمای گرد شده به من نگاه میکرد
نیمچه لبخندی بهش زدم و در رو بستم ماشین رو دور زدم در سمت راننده رو باز کردم
خودمن سوار شدم همین که سوار شدم با صدایی که تعجب توش موج میزد گفت:
داری چیکار میکنی؟
شیطون گفتم: بخدا کاری نمیکنم!
گیج گفت:یعنی چی؟!
پوکر نگاهش کردم و سری به عنوان تاسف تکون دادم و ماشین رو، روشن کردم که صدای اعتراضش بلند شد:
آرررش با توام بگو میخوایم کجا بریم؟
همین طور که از پارکیگ ماشین رو در میاوردم گفتم:
میریم یکم برگردیم!
متعجب گفت: منو تو؟!
پوفی کشیدم: پ ن پ آدم و هوا
ایشی گفت و نگاهشو به بیرون دوخت، جو ماشین داشت خیلی سنگین میشد برای همین دستمو سمت ضبط بردم و شروع کردم به بالا و پایین آهنگا و رو آهنگ تتلو دستم ثابت موند
موزیک رو پلی کردم
عزیزم عاشقا میدونی که بلند پروازم
اصن یه دنیا میسازم خودمم واست
هرجایی که تو باشی من هستم بازم
خنده هات چه شیرین اما غلط اندازن..
فیری دلیوری داره لبام واسه تو
"با اوج اهنگ مهسا برگشت و تو چشمام نگاه کرد منم بهش نگاه کردم"
فیری دلیوری همین الان با ی گل
هرچی که میخوای لب تر کن
منم که حرفی ندارم در کل
"شیطون با دستم ضرب گرفتم رو فرمون مشغول خوندن با آهنگ شدم"
فیری دلیوری داره لبام واسه تو
فیری دلیوری همین الان با ی گل
هرچی که میخوای لب تر کن
منم که حرفی ندارم در کل
"لبخندی زد و سری به عنوان تاسف تکون داد که بلند زمزمه کردم:"
بزن با خنده هات شلو پلم کن
عودو بچاق بساط شمعو علم کن
بزار که دور کنم شرو من از تو
یه دیقه نیستم همه شهرو خبر کن
دوباره بیا تمام قد بغلم
که این آدمای دورو بد دقلن
ببین مثل ما مگه چند نفرن
که به این خوبی و چفت و کم ضررن
کلک
با تو اصن غم سیری چند
درک
بزارن برن مگه کم سیرشن
نمک
"به اینجا که رسید مهسا هم شروع کرد همخونی کردن باهام"
همیشه همه جا هستی پیشم
بقیا صوتی بودن بیا من تصویریشم
مارادونا رو میشناسی من هم تیمیشم
فیری دلیوری داره لبام واسه تو
"به لباش اشاره کرد که ناخداگاه نگاهم رو لباش ثابت موند"
فیری دلیوری همین الان با یه گل
هرچی که میخوای لب تر کن
منم که حرفی ندارم در کل
فیری دلیوری داره لبام واسه تو
۵.۱k
۰۶ اردیبهشت ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.