*pleas stey well*PT17
*جیمین ویو*
ا/تو بغل کردم و دستمو توی موهاش کشیدم که متوجه شدم موهاش کوتاهه چندبار پلک زدم که دیدم تهیونگه
-اههههیییه
*عه چته؟
-تو...تو چرا اینجایی؟
*دیشب(خمیازه)با ا/ت جامونو عوض کردیم چون جه یی معضب بود...
-اهان...ساعت چنده؟
*من چه بدونم...
مبایلمو برداشتم و ساعتو چک کردم ده بود بلند شدم رفتم توی اتاق ا/ت که دیدم نیست...رفتم دستشویی و کارامو کردم بعدشم رفتم توی خونه ی اصلی که دیدم ا/ت.یونگی هیونگ و جین هیونگ دارن صبحونه درست میکنن نامجون هیونگ هم طبقه ی بالاست و داره کتاب میخونه
-صبح بخیر!!!(داد)
%صبح بخیر
+مرنینگ
&صب بخیری..
+جیمین...جه یی هنوز خوابه؟
-اهوم
+الان میام
*ا/ت ویو*
رفتم توی خونه ی خودمون و رفتم توی اتاق خودمو جه یی خودمو انداختم روش و گفتم
+بیدار شو خرشرک
^اهووممم ولم کل
+بیدار ش ساعت دهه
^ولم کنننن
+بیدار شو بخدا با دمپایی دنبالت میکنم
دمپاییمو از پام در اوردم که جیغش رفت هوا شروع به دویدن کرد و رفت توی محوطه ی بیرون همینجوری که داشتم دنبالش میکردم جیغ مزد
+وایسا ببینم زنیکه ی پاچه پاره
^جیییییغغغ غلط کردم
همینجوری دنبالش میکردم که دمپاییمو پرت کردم تمسش افتاد جلوی پاش و پاش توی اون گی کرد و افتاد و طبق معمول اتفادم روشو روع کردم قل قلک دادنش...
^قبوله قبوله تسلیمم
+نمیشه
^ده ولم کن
+نمیخوام
-چه خبرتونه؟(خنده)
+این بیدار نمیشد بیدارش کردم
-(خنده)فک کنم بقیه هم رو بیدار کردین
$چه خبره چرا اینقدر جیغ میزنین(خوابالو)
-شوخی های خواهرانشون بود
$اهان
*صبح بخیررررررر
@صبحتو بخیر گلای نمونه
منو جه یی روی چمنا ولو شده بودیم که کوک پرسید
@چرا اینا وسط چمنا ولو شدن؟
+داشتم بیدرش میکردم...
@منم میام ولو شم
*منم میام
$اگه اینجوریه خب منم میام
هممون روی چمنا دراز کشیده بودیم که جین و یونگی اومدن بیرونو گفت
%&خانما اقایون صبحونه حاضره
$اومدیمممممممممممممممممم
رفتیم و صبحونمون رو خوردیم من رفتم و یکم قدم زدم وقتی برپشتم دیدم پسرا توی استخرن و دارن اب بازی میکنم منم با همون لباسام چون شلوارک و تیشت تنم بود با دو پریدم توی اب
ا/تو بغل کردم و دستمو توی موهاش کشیدم که متوجه شدم موهاش کوتاهه چندبار پلک زدم که دیدم تهیونگه
-اههههیییه
*عه چته؟
-تو...تو چرا اینجایی؟
*دیشب(خمیازه)با ا/ت جامونو عوض کردیم چون جه یی معضب بود...
-اهان...ساعت چنده؟
*من چه بدونم...
مبایلمو برداشتم و ساعتو چک کردم ده بود بلند شدم رفتم توی اتاق ا/ت که دیدم نیست...رفتم دستشویی و کارامو کردم بعدشم رفتم توی خونه ی اصلی که دیدم ا/ت.یونگی هیونگ و جین هیونگ دارن صبحونه درست میکنن نامجون هیونگ هم طبقه ی بالاست و داره کتاب میخونه
-صبح بخیر!!!(داد)
%صبح بخیر
+مرنینگ
&صب بخیری..
+جیمین...جه یی هنوز خوابه؟
-اهوم
+الان میام
*ا/ت ویو*
رفتم توی خونه ی خودمون و رفتم توی اتاق خودمو جه یی خودمو انداختم روش و گفتم
+بیدار شو خرشرک
^اهووممم ولم کل
+بیدار ش ساعت دهه
^ولم کنننن
+بیدار شو بخدا با دمپایی دنبالت میکنم
دمپاییمو از پام در اوردم که جیغش رفت هوا شروع به دویدن کرد و رفت توی محوطه ی بیرون همینجوری که داشتم دنبالش میکردم جیغ مزد
+وایسا ببینم زنیکه ی پاچه پاره
^جیییییغغغ غلط کردم
همینجوری دنبالش میکردم که دمپاییمو پرت کردم تمسش افتاد جلوی پاش و پاش توی اون گی کرد و افتاد و طبق معمول اتفادم روشو روع کردم قل قلک دادنش...
^قبوله قبوله تسلیمم
+نمیشه
^ده ولم کن
+نمیخوام
-چه خبرتونه؟(خنده)
+این بیدار نمیشد بیدارش کردم
-(خنده)فک کنم بقیه هم رو بیدار کردین
$چه خبره چرا اینقدر جیغ میزنین(خوابالو)
-شوخی های خواهرانشون بود
$اهان
*صبح بخیررررررر
@صبحتو بخیر گلای نمونه
منو جه یی روی چمنا ولو شده بودیم که کوک پرسید
@چرا اینا وسط چمنا ولو شدن؟
+داشتم بیدرش میکردم...
@منم میام ولو شم
*منم میام
$اگه اینجوریه خب منم میام
هممون روی چمنا دراز کشیده بودیم که جین و یونگی اومدن بیرونو گفت
%&خانما اقایون صبحونه حاضره
$اومدیمممممممممممممممممم
رفتیم و صبحونمون رو خوردیم من رفتم و یکم قدم زدم وقتی برپشتم دیدم پسرا توی استخرن و دارن اب بازی میکنم منم با همون لباسام چون شلوارک و تیشت تنم بود با دو پریدم توی اب
۸.۰k
۱۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.