اگر هزار غم است از جفای او بر دل

اگر هزار غم است از جفایِ او بر دل
هنوز بنده‌ اویَم
که غمگسارِ من است ................
دیدگاه ها (۱۱)

نشسته ام به تماشای دردهای خودمتو از سڪوت غزلهای منچه می دانی...

از اندوه تو ممنونم...که لای در را باز گذاشت...و آن چراغ کوچک...

از نادانی‌ام وطن نامیدمت ...و از یاد بردم که به غارت می‌روند...

کوچک که بودم... لمس شکوفه های درخت گیلاسآرزوی دستهای کوچکم ب...

شعر

بنده ی حقیر هم غم گرل هستوم 🥀💔

بنام خداوند رحمان و رحیم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط