My wild boy fired

" My wild boy fired "
Part : 19



از ماشین پیاده شدن که دست تهیونگ داخل دست ات قفل شد

+یااا دوباره شروع کردی
–چرا اینقدر محتاطی..اصلا دوست دارم به تمام دنیا بگم دوست دخترمی
+تهیونگ اذیت نکن
–بریم

دست ات رو کشید و رفتن داخل طی راه ات همش غر غر میکرد

+اگه مدیر بفهمه چی تروخدا ول کن

تهیونگ وایساد و برگشت رو به ات

–بس میکنی یا میخوای همینجا ی بوسه فرانسوی داشته باشیم
+یاااا..چقدر تو پرویی
–هوم*چشمک*

با این حال تهیونگ بازم دست ات رو گرفت رفتن سمت کلاس رسیدن دم در کلاس که یکی از هم کلاسی هاشون که از جلوشون در اومد

پسره : عه تهیونگ اومدی...ات توهم که اینجایی..شما دوتا چرا باهم اومدین؟
+من برم

ات دستشو از دست تهیونگ بیرون کشید و رفت داخل نشست کنار لارا دوستش

لارا : اوه..ات اومدی
+آره امروز خواب موندم یکم دیر شد
لارا : ات
+هوم
لارا : لبت چرا زخمه
+ها*متعجب

ویو ات

خاک به سرم نکنه....واییییییییی..تهیونگ مگر اینکه دستم بهت نرسه آبروم رو بردی...حالا چه خاکی به سرم بریزم چجوری جمش کنم

+هااا..هیچی..خوردم به لبه میز..چیزی نیست*من من ضایع*
لارا : آها


ویو تهیونگ

دوباره در رفت..نگاش کن رفته نشسته پیش رفیقش حیف که نمیشه وگرنه پامیشدم همین جا این رفیقش میکشتم تا دیگه اونو به من ترجیه نده...ایششش...دیگه صبرم داره تموم میشه لعنتی


که همون لحظه زنگ خورد و...............



ادامه دارد........
دیدگاه ها (۲۳)

بچه ها گالری کوکی رو هک کردم😂تازه جیمین هم پیششه😂

" 𝑀𝓎 𝓌𝒾𝓁𝒹 𝒷𝑜𝓎 𝒻𝒾𝓇𝑒𝒹 "𝒫𝒶𝓇𝓉 : 𝟐𝟬که همون لحظه زنگ خور و تهیونگ...

" My wild boy fired "Part : 18تهیونگ دستشو انداخت دور کمر ات...

" My wild boy fired "Part : 17ات و جین رفتن خونه و تهیونگ هم...

اسم رمان : jk ✨ ویو ی ات: اومد جلوم و گفت کیفت اوفتاده خان...

خون آشام من My vampire 🦇 part19 لوری: دوست پسرم ات: خب به عن...

ادامه پارت ۷

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط