هر روز صبح که با صدای آلارم گوشی بلند می شوی و همین طور ک
هر روز صبح که با صدای آلارم گوشی بلند میشوی و همینطور که چشمهایت را روی هم فشار میدهی دنبال موبایلت میگردی تا صدایش را خاموش کنی، هر صبح که لج بازی میکنم با خودم و پتویم را بغل میکنم و میگویم من ۵ دقیقه دیگر بخوابم.
هر روز صبح که میروی در یخچال را باز میکنی و همانطور با چشمهای ریزکرده داری به پذیرایی به هم ریخته نگاه میکنی. هر روز صبح که پیراهن ات را از روی بند برمیداری و کلافه میشوی که چرا دیشب اتویش نکردم.
هر روز صبح که میایستی جلوی آینه و بی حوصله شانه به موهایت میزنی و لباس تن میکنی،هر روز صبح که سوییچ برمیداری و یک بوس کوچولو میکنی جوری که بیدار نشوم.
هر روز ظهر وقتی سرکار غذا میخوری زنگ میزنی تصویری که ببینی من نهار چه میکنم. هر روز عصر که میدانی من دیگر کلافه شده ام از نبودنت و میپرسم «پس تو کیمیای؟»
هر غروب که لیست میفرستم با پیامک که مثلا «پیاز یک کیلو، سیب زمینی دو کیلو (درشت باشه)». هر شب که میآیی خانه و میبینی جا سیگاری را گذاشتم روی شکمم و دارم سیگار میکشم و تلوزیون میبینم.
هر بار که میروی توی اتاق و میبینم جورابهایت را گوله کردی لب در بالکن. هر شب که دوش میگیری و از آن بیرون صدای کشوی دراور میآید که یعنی آمده ام لباسهایت را آماده کنم حوله را می اندازم روی سرت و روی پنجه پا بلند میشوم و موهایت را خشک میکنم .
هر بار که چایی میریزم، برای خودم لیوانی و برای تو استکانی. هر شب که پایت را دراز میکنی روی میز وسط پذیرایی و از شرکت میگویی، هر شب که با هم مینشینیم سریال میبینیم و تو وسطش روی پایم خوابت میبرد .هر شب که توی رختخواب روی بازویت میخوابم و دستت خواب میرود .
هر صبح، هر ظهرهر شب ، «پنهان» دوستت دارم.
یک جوری که خودت نفهمی. یک جوری که آدم دلش غنج برود .
پ.ن:من هر روز زندگی ام با تورا تخیل میکنم
بیا زود همه چیز را رو به راه کنیم بیا بسازیمش ..
#از_من_به_همسرم
هر روز صبح که میروی در یخچال را باز میکنی و همانطور با چشمهای ریزکرده داری به پذیرایی به هم ریخته نگاه میکنی. هر روز صبح که پیراهن ات را از روی بند برمیداری و کلافه میشوی که چرا دیشب اتویش نکردم.
هر روز صبح که میایستی جلوی آینه و بی حوصله شانه به موهایت میزنی و لباس تن میکنی،هر روز صبح که سوییچ برمیداری و یک بوس کوچولو میکنی جوری که بیدار نشوم.
هر روز ظهر وقتی سرکار غذا میخوری زنگ میزنی تصویری که ببینی من نهار چه میکنم. هر روز عصر که میدانی من دیگر کلافه شده ام از نبودنت و میپرسم «پس تو کیمیای؟»
هر غروب که لیست میفرستم با پیامک که مثلا «پیاز یک کیلو، سیب زمینی دو کیلو (درشت باشه)». هر شب که میآیی خانه و میبینی جا سیگاری را گذاشتم روی شکمم و دارم سیگار میکشم و تلوزیون میبینم.
هر بار که میروی توی اتاق و میبینم جورابهایت را گوله کردی لب در بالکن. هر شب که دوش میگیری و از آن بیرون صدای کشوی دراور میآید که یعنی آمده ام لباسهایت را آماده کنم حوله را می اندازم روی سرت و روی پنجه پا بلند میشوم و موهایت را خشک میکنم .
هر بار که چایی میریزم، برای خودم لیوانی و برای تو استکانی. هر شب که پایت را دراز میکنی روی میز وسط پذیرایی و از شرکت میگویی، هر شب که با هم مینشینیم سریال میبینیم و تو وسطش روی پایم خوابت میبرد .هر شب که توی رختخواب روی بازویت میخوابم و دستت خواب میرود .
هر صبح، هر ظهرهر شب ، «پنهان» دوستت دارم.
یک جوری که خودت نفهمی. یک جوری که آدم دلش غنج برود .
پ.ن:من هر روز زندگی ام با تورا تخیل میکنم
بیا زود همه چیز را رو به راه کنیم بیا بسازیمش ..
#از_من_به_همسرم
۱۷۳.۶k
۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۰