پارت
پارت۲۰
جی را سرش و بالا که اورد با چهره جونگکوک مواجه شد
جی را:جونگکوک
جونگکوک:وقت داری حرف بزنیم
جی را:ها....اره حتما
جونگکوک:بریم تو حیاط
جی را:باشه حتما بریم
و با جونگکوک رفتن داخل حیاط و بعد از اینکه یه قهوه گرفتن و نشست روی صندلی
جی را:خب بگو
جونگکوک:راستش اینو باید بهت میگفتم چون حق داشتی بدونی
جی را:میشنوم
جونگکوک:راستش از هفته پیش تهیونگ حالش بد بود و خیلی مریض بود خیلی هم به خودش فشار میاورد تا اینکه دیشب سر تمرین تشنج میکنه انقدر که تبش بالا بوده و بیهوش میشه و ماهم اوردیمش بیمارستان
جی را:چ..چی الان حالش چطوره
جونگکوک:خوب نیست خیلی تبش بالاست
جی را:چرا زودتر چیزی بهم نگفتین الان کجاست
جونگکوک:خودشنخواست تورو نگران کنیم توی همین بیمارستانه
جی را:میخوام ببینمش
جی را بلند شد و جونگکوک هم به دنبالش راه افتاد
جونگکوک:مگه میدونی کدومه اتاقش
جی را:بگو کدومه زودباش
جونگکوک:بریم نشونت میدم
و با جونگکوک به سمت اتاقی که تهیونگ اونجا بود رفتن
.............
جی را سرش و بالا که اورد با چهره جونگکوک مواجه شد
جی را:جونگکوک
جونگکوک:وقت داری حرف بزنیم
جی را:ها....اره حتما
جونگکوک:بریم تو حیاط
جی را:باشه حتما بریم
و با جونگکوک رفتن داخل حیاط و بعد از اینکه یه قهوه گرفتن و نشست روی صندلی
جی را:خب بگو
جونگکوک:راستش اینو باید بهت میگفتم چون حق داشتی بدونی
جی را:میشنوم
جونگکوک:راستش از هفته پیش تهیونگ حالش بد بود و خیلی مریض بود خیلی هم به خودش فشار میاورد تا اینکه دیشب سر تمرین تشنج میکنه انقدر که تبش بالا بوده و بیهوش میشه و ماهم اوردیمش بیمارستان
جی را:چ..چی الان حالش چطوره
جونگکوک:خوب نیست خیلی تبش بالاست
جی را:چرا زودتر چیزی بهم نگفتین الان کجاست
جونگکوک:خودشنخواست تورو نگران کنیم توی همین بیمارستانه
جی را:میخوام ببینمش
جی را بلند شد و جونگکوک هم به دنبالش راه افتاد
جونگکوک:مگه میدونی کدومه اتاقش
جی را:بگو کدومه زودباش
جونگکوک:بریم نشونت میدم
و با جونگکوک به سمت اتاقی که تهیونگ اونجا بود رفتن
.............
- ۴.۸k
- ۰۷ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط