پارت
پارت۲۲
تهیونگ و جی را تا حالا رابطه نداشتن ولی تهیونگ همیشه به جی را این موضوع و میگفت ولی جی را هیچ وقت قبول نمیکرد تا اینکه شب تولد جی را رسید و تهیونگ یه تولد خیلی عالی براش گرفت و سوپرایزش کرد
اونشب جی را حسابی مست بود و تهیونگ هم از فرصت استفاده کردو بلهههه😈..........
صبح جی را با گیج و منگی از خواب بلند شد خودشونو اونجوری که دید جیغ بلندی کشی و یدفعه تهیونگ بیدار شد
تهیونگ:چته چی شده
جی را:تهیونگ چرا ما اینجوریم چرا تخت خونیه
تهیونگ:عشقم یادت نمیاد
جی را:نکنه
تهیونگ:اره
جی را:تهیونگ اخه چرا خیلی هنوز زود بود
تهیونگ: اشکالی که نداره دیگه رسما ماله خودمی
جی را:هوففففف ایییییی دلم....برم حموم کنم و بیام
تهیونگ:باشه قلبم
و جی را رفت حموم و بعداز ۳۰مین اومد بیرون و بعدش تهیونگ رفت داخل و حموم کرد جی را هم بعد از اینکه کاراشو کرد رفت پایین و یه صبحونه خیلی عالی درست کرد
............
تهیونگ و جی را تا حالا رابطه نداشتن ولی تهیونگ همیشه به جی را این موضوع و میگفت ولی جی را هیچ وقت قبول نمیکرد تا اینکه شب تولد جی را رسید و تهیونگ یه تولد خیلی عالی براش گرفت و سوپرایزش کرد
اونشب جی را حسابی مست بود و تهیونگ هم از فرصت استفاده کردو بلهههه😈..........
صبح جی را با گیج و منگی از خواب بلند شد خودشونو اونجوری که دید جیغ بلندی کشی و یدفعه تهیونگ بیدار شد
تهیونگ:چته چی شده
جی را:تهیونگ چرا ما اینجوریم چرا تخت خونیه
تهیونگ:عشقم یادت نمیاد
جی را:نکنه
تهیونگ:اره
جی را:تهیونگ اخه چرا خیلی هنوز زود بود
تهیونگ: اشکالی که نداره دیگه رسما ماله خودمی
جی را:هوففففف ایییییی دلم....برم حموم کنم و بیام
تهیونگ:باشه قلبم
و جی را رفت حموم و بعداز ۳۰مین اومد بیرون و بعدش تهیونگ رفت داخل و حموم کرد جی را هم بعد از اینکه کاراشو کرد رفت پایین و یه صبحونه خیلی عالی درست کرد
............
- ۵.۴k
- ۰۷ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط