اهوی من
اهوی من
فصل۲
پارت ۹
اهو: داری چیکار میکنی گیسو؟
گیسو: دارم تمرکز میکنم کجا بودی تو؟
اهو:تو حیاط بودم حوصله ام سر رفت بود
گیسو: ع فکر کردی رفتی مقبره!
اهو: مقبره؟ مقبره کی؟
گیسو: مقبره یکی از فرشته ها وشیطان ها
اهو: اسمشون چی؟
گیسو: کسی اسمشون تاحالا به ما نگفته قیافه هاشون پوشوندن کسی نمدونه کی هستن
اهو: چی جالب اینجا خیلی عجبیه
گیسو: میگم تو شیطان یا فرشته یا خونشام و گرگینه اخه بال هات باهمه فرق میکرد کنجکاو شدم
اهو: من هم فرشتم هم شیطانم
گیسو: او شماها ک اینطورین خیلی کمیاب هستین قدیم ها خیلی از شماها بود ولی الان
اهو: من مامانم فرشته نجات بوده بابام شیطان بابابززگم مامانمو انسان میکنه و قدرت هاشو میگیره
گیسو: او چی جالب پس اگه اینطوری خیلی قدرت داری من ک شیطانم
اهو: چی نوع شیطانی؟ اخه شنیدم کلی نوع شیطان داریم؟
گیسو:اره درست شنیدی من از نوع شیطان هرج مرجم ک بین انسان ها زندگی میکنم ک مردم به جون هم میندازم قدرتم اتیش و کنترل مغز بقیه همین
اهو:شاخ هم داری؟
گیسو:اره وقتی میخوام کار بد انجام بدم شاخ هام درمیاد، حالا تو چی قدرت هایی داری؟
اهو: من هنوز نفهمیدم ولی اینایی ک میدونم تو ایینه میتونم هرجا ک بخوامو بیبینم سایه مرگ رو میبینم قدرت پرت کردن دارم این و اینک با مردگان ارتباط برقرار میکنم
گیسو: از اینم بیشتر میشه قدرت هات اینجا دانشگاه خوبی میتونی به قول استاد یکی از خدایان باشی
اهو: خوبه ولی نمخوام میترسم گیسو
گیسو: ترس نداره ک برعکس خوبه من دوست دارم یاسین هم قبلا یکی از فرمانده هایی مردگان بوده اونم دوست ک منم مثل خودش باشم
اهو: تو یاسین پارنترین؟
گیسو: نه زن شوهریم ۱۰۰ ساله
اهو: خوبه ما اراد هم زن شوهریم
اهو گیسو تا صبح غیبت کردن ولی خبری از پسرا نبود
(۲شب)
اهو: نگرانم گیسو پسرا نیومدن پاشو بریم یک سری بزنیم این چی استخری ک دیر کردن
گیسو: اره منم نگرانم پاشو بیا بریم
گیسو یک جاشمعی ورداشت(توش شمع) روشن کرد ک رفتیم
اهو: این چی با خودت اوردی؟
گیسو:شمع بیا مثل این فیلم ترسناک ها هست ک میخوان جای برن شمع میبرین
اهو: دیوانه ای تو
رسیدم به سالن استخر هرچی صدا زدیم کسی جوابمون نداد از پله ها پایین رفتیم....
فصل۲
پارت ۹
اهو: داری چیکار میکنی گیسو؟
گیسو: دارم تمرکز میکنم کجا بودی تو؟
اهو:تو حیاط بودم حوصله ام سر رفت بود
گیسو: ع فکر کردی رفتی مقبره!
اهو: مقبره؟ مقبره کی؟
گیسو: مقبره یکی از فرشته ها وشیطان ها
اهو: اسمشون چی؟
گیسو: کسی اسمشون تاحالا به ما نگفته قیافه هاشون پوشوندن کسی نمدونه کی هستن
اهو: چی جالب اینجا خیلی عجبیه
گیسو: میگم تو شیطان یا فرشته یا خونشام و گرگینه اخه بال هات باهمه فرق میکرد کنجکاو شدم
اهو: من هم فرشتم هم شیطانم
گیسو: او شماها ک اینطورین خیلی کمیاب هستین قدیم ها خیلی از شماها بود ولی الان
اهو: من مامانم فرشته نجات بوده بابام شیطان بابابززگم مامانمو انسان میکنه و قدرت هاشو میگیره
گیسو: او چی جالب پس اگه اینطوری خیلی قدرت داری من ک شیطانم
اهو: چی نوع شیطانی؟ اخه شنیدم کلی نوع شیطان داریم؟
گیسو:اره درست شنیدی من از نوع شیطان هرج مرجم ک بین انسان ها زندگی میکنم ک مردم به جون هم میندازم قدرتم اتیش و کنترل مغز بقیه همین
اهو:شاخ هم داری؟
گیسو:اره وقتی میخوام کار بد انجام بدم شاخ هام درمیاد، حالا تو چی قدرت هایی داری؟
اهو: من هنوز نفهمیدم ولی اینایی ک میدونم تو ایینه میتونم هرجا ک بخوامو بیبینم سایه مرگ رو میبینم قدرت پرت کردن دارم این و اینک با مردگان ارتباط برقرار میکنم
گیسو: از اینم بیشتر میشه قدرت هات اینجا دانشگاه خوبی میتونی به قول استاد یکی از خدایان باشی
اهو: خوبه ولی نمخوام میترسم گیسو
گیسو: ترس نداره ک برعکس خوبه من دوست دارم یاسین هم قبلا یکی از فرمانده هایی مردگان بوده اونم دوست ک منم مثل خودش باشم
اهو: تو یاسین پارنترین؟
گیسو: نه زن شوهریم ۱۰۰ ساله
اهو: خوبه ما اراد هم زن شوهریم
اهو گیسو تا صبح غیبت کردن ولی خبری از پسرا نبود
(۲شب)
اهو: نگرانم گیسو پسرا نیومدن پاشو بریم یک سری بزنیم این چی استخری ک دیر کردن
گیسو: اره منم نگرانم پاشو بیا بریم
گیسو یک جاشمعی ورداشت(توش شمع) روشن کرد ک رفتیم
اهو: این چی با خودت اوردی؟
گیسو:شمع بیا مثل این فیلم ترسناک ها هست ک میخوان جای برن شمع میبرین
اهو: دیوانه ای تو
رسیدم به سالن استخر هرچی صدا زدیم کسی جوابمون نداد از پله ها پایین رفتیم....
۱.۸k
۱۴ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.